به این پوستر نگاه کنید;
شاید شما هم در مسیر هر روزه خود، زمانی که در ایستگاه اتوبوس منتظر نشسته‌اید، هنگامی که راهروهای مترو را برای رسیدن به قطار یا خروج از ایستگاه طی می‌کنید، وقتی پیاده از کنار تابلوهای اعلانات می‌گذرید و …، شاید با این پوستر مواجه شده باشید و علت نقش بستن آن بر دیوار برای شما هم سوال برانگیز شده باشد.

پر واضح است که این پوستر هدفی ندارد جز آنکه نکته‌ای یادآوری کرده و البته پیشنهادی بدهد؛ کودکان زیادی در دور و اطراف ما زندگی می‌کنند که از نعمت داشتن پدر یا مادر محروم هستند و به تبع آن، محرومیت های بسیاری گریبانگیرشان شده است؛ محرومیت‌هایی که ممکن است با کمک‌های ولو اندک من و شما تا اندازه‌ای از حجمشان کاسته شود.

تلنگر، می‌تواند یکی از کارکردهای این پوستر باشد اما ایده پرداز این پوستر نظر جامع تری راجع به آن دارد. او که تاکید دارد در پروراندن این ایده دوستانی به یاری‌اش آمده‌اند، می‌گوید:

ابتدا از گلایه برخی دوستان بگویم که به نظرشان کودک به تصویر کشیده شده شمایل کودکان یتیم را ندارد. اگر بخواهم پاسخ این ابهام را بدهم، بد نیست در ابتدا نکته‌ای را یادآور شوم: به طور کلی هر پدیده‌ای را می‌توان از دو منظر نگریست: از یک منظر می‌توان به سختی‌ها و زشتی‌های آن نگاه کرد و از منظری دیگر می‌توان زیبایی‌های آن را مورد توجه قرار داد.

به عنوان مثال، جنگ پر از سختی است ولی وقتی پای دفاع در میان باشد، کشورها همیشه زیبایی‌های آن را نشان می‌دهند، به ویژه زمانی که فتوحاتی حاصل می‌شود؛ در زمان فتح، هیچ وقت تصاویر چه بسا دردناک جان باختگان در اولویت نخست نیست بلکه تصاویری از سربازان با صلابت ارائه می‌شود چراکه می‌خواهند روح حماسی را در مردم خود زنده نگاه دارند. از این منظر می‌بایست به پدیده فقر و کودکان بی سرپرست هم از زاویه زیبای آن نگریست.

در این پوستر نیز به جای آن که از تصویر کودکی با لباس‌های مندرس و چه بسا صورتی ژولیده استفاده کنیم، تصویری از یک دختر کوچولوی دلنشین را به کار گرفته‌ایم؛ باید یادمان باشد که انسان  همیشه جذب زیبایی‌ها می‌شود و ناخواسته از زشتی‌ها دوری می‌کند.

این مولفه را بگذارید کنار این موضوع که اگر به موضوع خیریه و کمک به نیازمندان از زاویه زیبای آن نگاه شود، قطعا اقبال مردم نیز برای همکاری در این زمینه بیشتر شده و تبعات مثبت امر در آینده فزونی می‌یابد. بماند که در دنیای کودکان همیشه زیبایی‌های بزرگ وجود داشته و به همین دلیل بسیاری‌مان غبطه دوران از دست رفته کودکی را می‌خوریم؛ پس چرا باید به روی این زیبایی‌ها چشم ببندیم؟

این در حالی است که می‌توان پاسخ ساده‌تری نیز به دوستانی که می‌گویند چهره این کودک به ایتام نمی‌خورد، داد و مثلا از ایشان پرسید که مگر ایتام چه قیافه‌ای دارند و یا می‌بایست داشته باشند؟ آیا از جنس این جامعه نیستند و از جای دیگری آمده‌اند؟

متاسفانه در ذهن برخی از ما نقش بسته که یک کودک یتیم همیشه باید لباس‌های نا مناسب و چهره‌ای پریشان داشته باشد، در حالی که به هیچ وجه اینگونه نیست. کودکان حق دارند از همه لذت‌های دوران کودکی بهره ببرند؛ پارک بروند، سفر کنند، لباسهای زیبا بپوشند و … .

از طرف دیگر، بسیاری از خانواده‌های محترم ایتام صورت خود را با سیلی سرخ نگه می‌دارند و این وظیفه ماست که دردشان را فهمیده و بدانیم که ممکن است در نزدیکان ما هم کسانی باشند که نیاز به حمایت داشته ولی هیچ وقت به روی خود نیاورده‌اند.

البته حقیقت بزرگتری نیز وجود دارد اما به نظر می‌رسد که گاهی ما برخی حقایق را اشتباه می‌فهمیم؛ ظاهر قضیه این است که با کمک ما به بچه‌های یتیم، تنها آنها منتفع می‌شوند ولی واقعیت این است که بیش از آنکه آنها سود ببرند، ما سود کرده‌ایم، چراکه بخشی از غریزه انسان کمک به همنوع است و این کمک می‌تواند به نوعی ارضای این غریزه بوده و در نهایت حس رضایتمندی همراه با آرامش برایمان به ارمغان بیاورد.

اکنون شاید بد نیست یک بار دیگر از این زاویه به پوستر نگاه کنیم تا دریابیم که صورت کودکِ به تصویر کشیده شده سرشار از آرامش است و گویی می‌توان حتی با نگریستن به آن، آرامش را از او هدیه گرفت.در اینجا از دوستان در سایتهای تابناک عصر ایران شیعه ان لاین یران ویج و دیگر سایتهایی که با الصاق این پوستر ما را در رسیدن به هدف همراهی کردند کمال تشکر خود را اعلام می داریم.

دوستانی که مایل به دریافت این فایل با فرمت قابل چاپ هستند در بخش کامنت ایمیل خود را به ما  بدهند تا ارسال کنیم

 

به اشتراک بگذارید