کريسمس يکي از روزهاي مقدس سال است که به سالروز ميلاد حضرت عيسي بن مريم(ع) اشاره دارد، اما به طور کلي جشن کريسمس تولد مسيح(ع) تحت تأثير سنتها و رسوم سکولار جشنهاي زمستاني چون ساتورناليا قرار گرفته است. سنتهاي کريسمس دربرگيرنده نصب تصوير سنتي تولد مسيح، تزئين درخت کريسمس و تبادل هديه و کارت تبريک و حضور بابانوئل در شب عيد کريسمس است و محورهاي اين عيد بر ترويج حسن نيت، بخشندگي، مهرباني و گردهمايي هاي خانوادگي استوار است. کريسمس به صورت سنتي روز 25 دسامبر برگزار مي شود، اما برخي کليساهاي ارتدکس شرقي روز 7 ژانويه را به عنوان کريسمس جشن مي گيرند که با 25 دسامبر در تقويم جوليان يکسان است. اين تاريخها تنها سنتي بوده و به نظر نمي رسد تاريخ حقيقي تولد مسيح چنين روزي بوده باشد. کريسمس در بسياري از کشورهاي سراسر جهان جشن گرفته مي شود و اين امربه چگونگي پراکندگي مسيحيان و فرهنگ غربي و ترکيب آن با جشنهاي زمستاني ارتباط دارد. علي رغم نفوذ شايع سنتهاي کريسمس آمريکايي و بريتانيايي که در فيلمها، ادبيات، تلويزيون و ساير رسانه ها مشاهده مي شود، سنتهاي متعددي به منظور جشن کريسمس هنوز هم در مناطق و محلهاي مختلف برگزار مي شوند.

• خاستگاه هاي جشن کريسمس
به درستي مشخص نيست که چه زمان و چرا 25 دسامبر را به تاريخ تولد مسيح نسبت دادند، چرا که عهد جديد هيچ تاريخي را در اينباره ذکره نکرده است. سکستوس جوليوس آفريکانوس نخستين مورخ مسيحي بود که شرح وقايع جهاني را آغاز کرد در رايج کردن اين ايده که مسيح روز 25 دسامبر متولد شد نقش محوري داشت. اين تاريخ نه ماه پس از تاريخ آبستن شدن حضرت مريم(س) (25 مارس) محسوب مي شود. از سوي ديگر 25 مارس تاريخ اعتدال بهاري بوده و خلق حضرت آدم (ع) تلقي مي شود. مسيحيان در دوران اوليه ظهور مسيح بر اين باور بودند که 25 مارس تاريخ مصلوب شدن مسيح است. تعيين تاريخ ميلاد مسيح(ع) در ابتدا الهام بخش برگزاري جشن و سرور نبود. ترتوليان از متألهان اوليه مسيحيت ميلاد مسيح را به عنوان جشن مهمي در کليساي رومي آفريقا تلقي نکرده است. در سال 245، اوريگن فيلسوف و متأله مسيحي يوناني جشن گرفتن ميلاد مسيح را تقبيح کرد و اظهار داشت که تنها گناهکاران روز تولد خود را جشن مي گرفتند. نخستين اشاره به جشن کريسمس (ميلاد مسيح) در تقويم فيلوکالوس مشاهده مي شود که در سال 354 در روم گردآوري شد. در شرق نيز مسيحيان تولد مسيح را به عنوان بخشي از عيد تعميد مسيح و ديدار سه مرد حکيم ستاره شنان ايراني از عيسي جشن گرفته مي شود؛ اگرچه اين جشن بر تعميد مسيح تمرکز دارد. پس از مرگ والنس امپراطور طرفدار عقايد اريوس در نبرد اديرنه سال 378 جشن کريسمس در شرق رنگ بيشتري به خود گرفت، اما اين روند در قرن چهارم بيش از پيش مجادله برانگيز بود و پس از آنکه گريگوري نازيانزوس در سال 381 به عنوان اسقف منصوب شد اين جشن از ميان رفت و در سال 400 با انتصاب جان کريستوستوم بار ديگر به قوت خود باز گشت.

• قرون وسطي
اوايل دوران قرون وسطي روز کريسمس تحت تأثير جشن تعميد مسيح بود و در غرب بر ديدار سه مرد ستاره شناس ايراني از نوزاد مسيح تمرکز مي کردند. اما تقويم قرون وسطي تحت نفوذ تعطيلات مربوط به کريسمس قرار گرفته بود. برجستگي کريسمس پس از امپراطوري شارلمان تقويت شد، چرا که مراسم تاجگذاري وي در روز کريسمس سال 800 و ويليام اول پادشاه بريتانيا روز کريسمس سال 1066 انجام شد. در اواسط قرون وسطي تعطيلات کريسمس به قدري پررنگ بود که وقايع نويسان و مورخان به کرات اشاره کرده اند که بسياري از نجيب زادگان و اشراف کريسمس را جشن مي گرفتند. ريچارد دوم پادشاه انگلستان در سال 1377 جشن کريسمسي برگزار کرد که 28 گاو و 3 هزار گوسفند به عنوان غذا سرو شد. سرود خواندن در جشنهاي کريسمس نيز از قرون وسطي شکل گرفت، اما بسياري از نويسندگان آن زمان اين گروه هاي موسيقي را تقبيح کرده و اظهار داشتند که اين شيوه ممکن است به ادامه يافتن سنتهاي ساتارنوليا و يول منتهي شود.

• اصلاحات دهه 1800
در طول دوره اصلاحات مسيحيت، پروتستانها جشن کريسمس را به عنوان تجملات کليساي کاتوليک و پاپها محکوم کردند. کليساي کاتوليک نيز به واسطه افزايش مؤلفه هاي ديني اين جشنها به انتقاد پروتستانها واکنش نشان داد. طي جنگ داخلي بريتانيا، در سال 1647 پروتستانهاي هوادار ساده زيستي و سخت گيري مذهبي کريسمس را ممنوع کردند اما طرفداران کريسمس در چندين شهر تظاهرات کرده و به مدت چند هفته کنترل کانتربري (مقر اسقف اعظم انگليس) را در دست گرفتند. در سال 1660، دوران بازگرداندن چارلز دوم به سلطنت اين ممنوعيت از بين رفت، اما هنوز هم برخي از روحانيون انگليکن با استناد به استدلالهاي پروتستان با جشن کريسمس مخالف هستند. در آمريکا که مستعمره انگلستان بود، پيوريتنها (پروتستانهاي هوادار ساده زيستي و سختگيري مذهبي) با کريسمس مخالفت کردند و جشن کريسمس از سال 1659 تا 1681 در بوستن غيرقانوني تلقي مي شد. در همان زمان ساکنان ويرجينيا و نيويورک مراسم کريسمس را آزادانه برگزار مي کردند، پس از انقلاب آمريکا به علت نسبت دادن کريسمس به رسوم انگليسي جشن کريسمس محبوبيت خود را از دست داد. طي دهه 1820 که تنشهاي فرقه اي در انگلستان آرام شده بود، نويسندگان بريتانيايي نسبت به از بين رفتن و کمرنگ شدن جنش کريسمس ابراز نگراني کردند و تلاشهايي در راستاي احياي اين سنتها صورت گرفت. کتاب ترانه کريسمس چارلز ديکنز که در سال 1843 منتشر شد نقش مهمي در خلق مجدد کريسمس با محور خانواده، حسن نيت و مهرباني ايفا کرد. اوايل قرن نوزدهم علاقه به کريسمس در آمريکا به واسطه چند داستان کوتاه نوشته واشنگتن ايروينگ احيا شد. مهاجران آلماني و آمريکايي هايي که پس از جنگ داخلي آمريکا به کشور بازگشتند سهم مهمي در آوردن سنتهاي کريسمس اروپايي به قاره آمريکا برعهده داشتند. کريسمس در سال 1870 به عنوان يکي از تعطيلات فدرال ايالت متحده اعلام شد.

• قرن بيستم و پس از آن

در سال 1914، نخستين سال جنگ جهاني اول ميان سربازهاي آلماني و بريتانيايي آتش بس موقت وغير رسمي شکل گرفت و سربازان هر دو طرف اقدام به خواندن سرودهاي کريسمس کرده و جنگ را متوقف کردند، از سوي ديگر داستانهاي بسياري درباره اين آتش بس روايت شده اما شواهدي مبني بر وقوع اين رويداد وجود ندارد. اواخر قرن بيستم ايالات متحده با مناقشه اي برسر ماهيت کريسمس و جايگاه آن به عنوان جشن ديني يا سکولار مواجه شد، چرا که برخي به رسميت شناختن کريسمس را به عنوان تعطيلات فدرال نقض قانون جدايي کليسا و دولت مي دانند و اين امر چندين بار در دادگاه هاي مختلف مطرح شد و دادگاه عالي ايالات متحده روز 19 دسامبر 2000 حکم داد که به رسميت شناخت روز کريسمس به عنوان تعطيلات رسمي و عمومي نقض کننده قانون جدايي دين از حکومت نيست چرا که اين روز يک هدف واضح سکولار در پي دارد. نگراني هايي که در رابطه با ترکيب ماهيت سکولار با کريسمس مسيحي وجود داشت در قرن بيست ويکم نيز ادامه دارد. در سال 2005 برخي از مسيحيان همراه محافظه کاران آمريکايي عليه سکولار شدن کريسمس تظاهرات کردند. برخي اعتقاد دارند که کريسمس با روندهاي سکولار يا اشخاص و سازمانهاي ضد مسيحي مورد تهديد واقع مي شود.