خانواده و فضای روانی آن در پیشگیری از افسردگی و درمان این اختلال تأثیر بسیار دارد. البته در صورتی كه افسردگی، حاصل عوامل درونی باشد، درمان آن قدری متفاوت است و بایستی كودك نزد روانپزشك متخصص برده شود و سپس روان درمانی صورت گیرد . اما برای درمان افسردگی های محیطی ( كه بیشترین نوع افسردگی كودكان را شامل می‌شود ) ساختن فضایی دوستانه و صمیمانه، فضایی كه كودك در آن احساس كند همه دوستش دارند و نیازهایش را به موقع و به جا برآورده می‌كنند، از مهمترین عوامل است.

پدر و مادر افرادی هستند كه كودك به آنها علاقه بسیار دارد و وجودشان به ویژه در دوران كودكی لازم است. به علاوه، ارتباطات منفی و عاری از عشق و پذیرش، می‌توانند افسرده ساز باشند ؛ بنابراین وجود محیطی سرشار از عشق و محبت و روابطی سالم و صمیمی‌برای كودكان ضروری است و نبایستی آنان را از این نعمت محروم كنیم. همچنین باید بكوشیم روابط بچه ها با دوستان و بستگان به طریقی مثبت و مؤثر پیوسته برقرار باشد. آرزوها، خواسته ها و تمایلات منطقی و طبیعی پاسخ داده شوند و سعی كنیم جلوی فقدان آنچه را كه ضروری و لازم است بگیریم.

از دیگر عواملی كه به بروز افسردگی كمك می‌كنند و برای پیشگیری، باید به آنها توجه كرد، عبارتند ‌از:

* جدا شدن از خانواده و منابع حمایت كننده عاطفــی

* تعویض مدرسه و از دست دادن دوستــان

* مهاجـــــرت

* عوض كــــــردن منــــزل

* تبعیض بین فرزندان و مقایسه كردن آنها با یكدیگر

* به رخ كشیدن نكات منفی كودك و ابراز نكردن صفات مثبت او

* از دست دادن عزیزان، ( از آن جا كه مرگ در اختیار بشر نیست. منظور از توجه در این زمینه آن است كه خود و فرزندانمان در این شرایط برخورد مناسبی داشته باشیم)

* شكایت والدین از ناراحتیهای جسمانی كه كودكان را نگران از دست دادن آنها می‌كند

* مطرح كردن مسائل و مشكلات اقتصادی در حضور فرزندان

* عنوان كردن حوادث و اتفاقات ناگوار اجتماعی

در درمان كودكان افسرده توجه به علت افسردگی اهمیت فراوان دارد؛ برای مثال چنانچه منبع حمایتی ای را كه كودك از دست داده بشناسیم، می‌توانیم جایگزین خوبی برای او در نظر بگیریم. همان طور كه قبلاً گفته شد. افسردگی در اثر فقدان به وجود می‌آید؛ بنابراین در درمان باید به فكر به دست آوردن چیزهای مطلوب و دوست داشتنی برای كودك باشیم. اجازه دهیم كودك افسرده صحبت كند و احساس خود را بیان نماید. به احساس او احترام بگذاریم و سعی كنیم با تغییر رفتار خودمان تفسیر كودك از وقایع پیرامونش را عوض كنیم. گاهی نیز لازم است محیط كودك را قدری تغییر دهیم. كودكان، خود بهترین منابع اطلاع رسانی به بزرگسالان هستند. یعنی از خود كودك می‌توانیم اطلاعاتی در مورد این كه چرا غمگین است به دست آوریم. در بسیاری موارد، افسردگی كودك به نوع رابطه او با عزیزانش به خصوص مادر مربوط می‌شود. گاهی نیز رفتار خشونت بار پدر و عدم ابراز عشق و محبت توسط او، به بروز حالات غمزدگی و افسردگی در كودك می‌انجامد. در این صورت، آموزش والدین برای این كه چگونه با فرزندشان رفتار كنند می‌تواند بسیار كمك كننده باشد. سختگیری‌های افراطی پدر و مادر هم می‌تواند تولید افسردگی و بی‌پناهی كند. بنابراین روان درمانی حمایتی، آموزش والدین، تغییر محیط و به دست آوردن چیزهای مطلوب، از نكات مهمی‌است كه در درمان افسردگی كودك بایستی به آنها توجه كرد.