شب پانزدهم جمادي الأولي سال 1394 قمري شبي دردناك بود كه مردم كربلا در عراق پشت سر گذاشتند، زيرا در اين شب علامة بزرگ و خطيب شهير، اديب و شاعر، شيخ عبدالزهراء بن فلاح كعبي ; وفات نمود، و خداوند او را در بهشت پهناور خود سكونت داده، با پيامبر(ص)و ائمة اطهار : محشور ساخته بود.

روز پانزدهم جمادي الأولي 1394 قمري روزي تاريخي براي شهر كربلا به بود، دسته‌هاي بسيار عظيم جمعيت از هر نقطه‌اي براي شركت در تشييع جنازة آن مرحوم گرد آمده بودند. صف طولاني جمعيت از منزل ايشان واقع در «حي‌الحسين» تا مرقدش در «الوادي»، و سر راه غسالخانه كه در محلة مخيم، اطراف حرم مطهر امام حسين(ع) و حرم مطهر حضرت عباس(ع) همه جا را پر كرده بودند، شاهدان عيني مي‌گويند كه: ‌مراسم تشييع جنازة ايشان كاملاً شبيه مراسم تشييع جنازة مراجع بزرگ تقليد بود، جنازة آن مرحوم را روي عماري گذاشتند و دسته‌هاي سينه‌زني و عزاداري پيشاپيش جنازه‌اش راه انداختند.

از آن جا كه مرحوم كعبي يكي از وعاظ بزرگ بود و زوّار امام حسين(ع) از تمام كشورهاي اسلامي منبرهاي او را در كربلا شنيده بودند، مخصوصاً روز عاشوراء در ايام محرم هنگامي كه قسمت اول اين مقتل را مي‌خوانده است قاطبة زائران كربلاي معلي از بيانات او بهرة كافي مي‌برده‌اند، همچنین در كشورهاي عربي ايام عاشوراء عمده نواري كه پخش مي‌شد از او بود  قسمت اول نوار مقتلي بود كه توسط مرحوم كعبي خوانده شده بود، و در ايام اربعين هم عمده نواري كه پخش مي‌شد نوار قسم دوم مقتل ايشان بود كه به مناسبت اسارت اهل بيت و اربعين حسيني(ع) توسط آن مرحوم قرائت شده بود، بدين جهت بسیاري از بلاد اسلامي و روزنامه‌ها و مجلات، خبر وفات او را منتشر ساختند، و در شهرهاي بسيار زيادي براي شادي روحش مجالس ترحيم برقرار نمودند، كه از جمله مي‌توان شهرهاي كربلاي مقدسه، بغداد، سامره، بصره، كويت، بيروت، تهران، قم، مشهد، اصفهان، كاشان و … را نام برد.

گوشه ای از خصوصیات جناب مولف:

  • روز تولدش زاد روز بزرگ‌ زن جهانيان، فاطمه زهراء (س) بوده، و به همين مناسبت «عبدالزهرا» ناميده شده و اتفاقاً در روز وفات حضرت زهراء (س) نيز وفات كرده است.
  • شاعري خوش ذوق، اما كم شعر بود، اشعار خود را به زبان عربي فصيح و زبان عربي محلي (دارجه) مي‌سرود و اغلب اشعار خود را در منبر مي‌خواند.
  • بيشتر درآمد خود را مخفيانه ميان فقراء و مساكين تقسيم مي‌كرد، و مقدار اندكي كه برايش باقي مي‌ماند به مصارف شخصي خود مي‌رسانيد.
  • اهميت بسياري به تربيت وعاظ تازه‌كار مي‌داد، تا به مرور زمان و با نظم فكري و تمرين عملي در آينده وعاظ بزرگي از كار درآيند.
  • درنهايت درجه تواضع بود، مخصوصاً نسبت به سادات كه به رسول خدا(ص) منسوب هستند.
  • نسبت به هر چيز كه منسوب به امام حسين(ع) بود خود باخته بود، شركت نمودن در دستة عزاداري (طويريج) كه همه ساله بعد از ظهر عاشوراء بيرون مي‌آيد بهترين دليل عشق و علاقه‌اش بود، با اين كه ایشان در آن مواقع معمولاً در اثر كثرت مجالس شبانه‌روزي ايام عاشوراء، بسيار خسته بودند.
  • همه ساله صبح عاشوراء (دهم ماه محرم‌الحرام) در قلب شهر مذهبي كربلاي معلي قسمت اول از «مقتل حسيني» را كه يك سند تاريخي براي جريانات و حوادثي است كه بر سر امام حسين(ع) و اهل بيت و يارانش آمده است، مي‌خواند ستم کار و پيرامون يك شهادت قهرمانانه كه در ميدان كربلا و به دست حكومت ستمكار اموي براي حضرتش اتفاق افتاده بود داد سخن مي‌داد، و در طول مدت سخنرانيش اجتماعات عظيم زائران حسيني و مردم كربلاء در بازارها، خيابان‌ها، كوچه‌ها، هزاران نفر به سخنانش گوش مي‌دادند و به گريه و زاري مي‌پرداختند. همچنین راديوي عراق و راديوهاي ديگر سخنراني او را همه ساله به طور منظم پخش مي‌كردند، و نوارهای بسيار زيادي از مقتل خواني او در شهرهاي مختلف پخش مي‌شد تا در ايام عاشوراء در مساجد و حسينيه‌ها از آن بهره گيرند.
  • و نيز قسمت دوم مقتل خود را كه شامل ماجراي اسارت اهل بيت و اسارت ياران حسين(ع) بود، در روز بيستم ماه صفر در «حسينية تهراني‌ها» در كربلاي مقدسه می خواند و از رادیوی عراق پخش می کرد، اين قسمت نيز نظير قسمت اول مقتلش مورد اهميت و توجه عامة مسلمين و شيعيان بود.
  • مرحوم كعبي همه ساله در ماه مبارك رمضان شب بيست و يكم روانه مسجد كوفه مي‌شد، تا جريان شهادت امام علي (ع) را به طور مفصل براي انبوه جمعيتي كه از هر سو در اين مسجد تاريخي مشهور، گرد آمده‌اند، بخواند. مناسبت اين برنامه اين بود كه حضرت علي(ع)هنگامي كه ضربت شمشير ابن ملجم مرادي ملعون بر سر مباركش خورد نماز صبح نوزدهم ماه مبارك رمضان را در محراب اين مسجد مي‌خوانده است، اثر اين ضربت كه در حال نماز خواندن در محراب اين مسجد به سر حضرت وارد شد، در شب بيست و يكم ماه مبارك رمضان، از دار فاني به رحمت حق پيوست و شهيد محراب شد.