ذکر یونسیه یعنی گفتن: «لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (آيه 87، سوره انبيا)

ذکر ی که اثر بسیار عجیبی در رفع غم و اندوه دارد.

ختم چهل روزه (عجیب و شگفت آور) ذکر یونسیه که مرحوم کشمیری (ره) فرموده اند:

اول اینکه عامل (فردی که ختم را انجام می دهد) بر یگانگی خداوند ایمان داشته باشد، نه در زبان بلکه با تمام وجود. و با شناخت اندکی که دارد که سرلوحه همه آنها یکتایی و بی همتایی خداوند در تمام صفات ثبوتی و مبرا بودن او از تمام صفات سلبی است. توجه کامل به وجود بی همتای خداوند، و این که عامل بداند خداوند در همه حال ناظر بر عمل اوست. همان طور که هنگامی که با یک نفر صحبت می کنید تمام حواس شما به اوست در اینجا نیز باید حالتی مشابه داشته باشید. حال آنکه در هنگام گفتن این ذکر با سرچشمه وجود و هستی صحبت می کنید.

پشیمانی از گذشته سرشار از کوتاهی و ناسپاسی، زیرا که این ذکر طبق گفته بزرگان اهل معرفت خود نوعی توبه به درگاه باری تعالی است. نیاز نیست که تنها به معنی آیه اکتفا کنید، بلکه به رابطه مضموم آیه با خودتان نیز باید اهمیت بدهید. منظور اینکه در قسمت اول آیه که در یگانگی و یکتایی و منزه بودن خداوند گواهی داده می شود، به عظمت خداوند در جهان هم توجه شود. به نظم و هماهنگی در کره زمین و در سیارات و ستاره ها و خورشید یا حیات در خشکیها و دریاها و سایر نشانه های عظمت حق تعالی؛ و در قسمت بعدی ذکر گناهان و کوتاهی ها و ناسپاسی هایی که انجام شده به یاد آورده، مثل کفران نعمت یا کوتاهی در انجام اعمال پسندیده و…

و غرض این نیست که در هر بار خواندن ذکر تمام این مطالب دوره شود بلکه هر کدام از این دو قسمت را که باعث می شود شما بیشتر در آن لحظات، قرب به حضرت دوست پیدا کنید، انتخاب کنید؛ که اکثر اوقات به هر دو معنی توجه می شود. زمان مناسب بعد از عشاء است (حدودا ساعت ده به بعد) و دلیل ان هم قبلا ذکر شد.

در مورد تعداد این ختم هم باید از ۴۰۰ شروع شود و کم کم زیاد شود البته نیازی نیست حتما شما تعداد بشمارید بلکه از ۲۰دقیقه که زمان تقریبی ۴۰۰ ذکر است شروع کنید و ذره ذره (مثلا سه دقیقه یا پنج دقیقه) آن را زیاد کنید.

آیا نیاز نیست که انسانها بخشی از شبانه روز را به مناجات باری تعالی بپردازند؟ حال آنکه چنین نتایج عظیمی همچون:((( چشم برزخی،ارتباط با عالم ملکوت و را هیابی به دنیای ارواح، نورانی شدن قلب، زدودن لکه های سیاه گناه از روح آدمی و بسیار چیزهای دیگر))). حاصل این عمل گرانبها نزد علمای اهل معرفت و استادان و بزرگان است. از امام باقر (ع) روایت شده است که :یونس علیه السلام سه روز در شکم ماهی درنگ کرد و در تاریکی های سه گانه( تاریکی شکم ماهی، تاریکی شب، تاریکی دریا) ندا در داد و گفت:لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ(آيه 87، سوره انبيا) آنگاه خداوند دعایش را اجابت کرد و سپس ماهی وی را بر حال خود افکند.

مرحوم استاد علامه طباطبائی فرمودند که مرحوم قاضی ( استاد آنجناب عارف عظیم و سالک مستقیم حضرت آیت الله حاج سید علی قاضی تبریزی ) اول دستوری که می دادند ذکر یونسی بود لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ (آيه 87، سوره انبيا) که در مدت یک سال در وقت خاص به حالت سجده ات بازخوانده شود.

چرا این ذکر به یونسیه معروف شد ؟

 

به داستان حضرت یونس اشاره می کنیم :

حضرت یونس (ع) سالیان درازی در راه هدایت مردم کوشید و رنج فراوان کشید؛ ولی پاسخ مردم پافشاری در گمراهی و گریز از حق و عدالت بود. در مدت سی و سه سال تنها دو نفر به او ایمان آوردند. ایشان نیز از قوم خویش قطع امید کرد و چیزی نگذشت که از خداوند مجازات آن قوم خودخواه و جاهل را درخواست نمود. در صبحگاهی که مردم از خواب برخاستند، آثار غضب و عذاب الهی را در شهر خود مشاهده کردند. به نزد پیامبر خود حضرت یونس (ع) شتافتند و از او پوزش طلبیدند و درخواست عفو و مغفرت کردند؛ ولی فایده ای نبخشید و او با عصبانیت مردم را ترک کرد و از شهر خارج شد.

حضرت یونس (ع) نزد پروردگارش عزیز بود و بر این گمان بود که آنچه را که انجام می دهد مطلوب و مقبول درگاه الهی است و خداوند هیچگاه لطفش را از او دریغ نمی کند و بر او تنگ نخواهد گرفت. مردم با آن همه عجز و لابه، انتظار ترحم و گذشت را از حضرت یونس (ع) داشتند، اما اینگونه نشد. وقتی مردم از آن حضرت (ع) قطع امید کردند، سخت به درگاه خدا نالیدند. خداوند نیز عذاب را از آنان دور کرد.

یونس (ع) به کنار دریا رسیده بود. در حالیکه قطع داشت قومش هلاک شده اند، در کشتی سوار شد. طولی نکشید که کشتی در معرض طوفان قرار گرفت.

در بین راه ماهی غول پیکری به کشتی حمله کرد و به خواست خداوند متعال حضرت یونس را بدون اینکه به او آسیب برساند بلعید. حضرت یونس وقتی به هوش آمد متوجه اشتباه خود شد و با ناله و تضرع به درگاه خداوند توبه کرد، که توبه او در قرآن آمده است؛ و بخشی از آیه به عنوان ذکر یونسیه مشهور شده است که علما و عرفا خواص بی شماری را برای آن نقل می کنند :

«وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»

و یادآر حال یونس را، هنگامیکه از میان قوم خود خشمناک برفت و پنداشت که هرگز بر او تنگ نمی گیریم، انگاه در آن ظلمت ها فریاد کرد همانا خدائی بجز ذات یکتای تو نیست ، تو پاک و منزه هستی و من از ستمکارانم.

به برکت این ذکر، خداوند او را نجات داد. خداوند در قرآن می فرماید: «اگر از جمله تسبیح کنندگان نبود تا روز قیامت در شکم ماهی باقی می ماند». و نیز می فرماید: «ونجیناه من الغم وکذلک ننجی المؤمنین؛(آيه 88، سوره انبيا) و ما مؤمنانی را که اینگونه به یاد ما باشند نجات خواهیم داد».

حضرت یونس (ع) بار دیگر به امر خداوند به سوی قومش بازگشت و همه آنها را سالم و مطیع یافت و تا آخر عمر در میان آنان با عزت زندگی کرد.

آثار و برکات ذکر یونسیه

1- پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله وسلم : هر بیمار مسلمانى که این دعا را بخواند، اگر در آن بیمارى (بهبودى نیافت و) مرد پاداش شهید به او داده مى شود و اگر بهبودى یافت خوب شده در حالى که تمام گناهانش آمرزیده شده است .

2- رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم : آیا به شما خبر دهم از دعایى که هرگاه غم و گرفتارى پیش آمد آن ادعا را بخوانید گشایش ‍ حاصل شود؟ اصحاب گفتند: آرى اى رسول خدا. آن حضرت فرمود: دعاى یونس که طعمه ماهى شد: «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین»

3- امام صادق علیه السلام : عجب دارم از کسى که غم زده است چطور این دعا را نمى خواند «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین» چرا که خداوند به دنبال آن مى فرماید: ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این چنین مؤ منان را نجات مى دهیم .

4- برای تقویت نفس و قلب و مکاشفات بسیار خوب است و برای رفع حجب و نورانیت موثر است و استجابت دعا و نجات مؤمنین از طرف خدا شامل گوینده آن می شود.

ختم های ذکر یونسیه
ختم های این ذکر شریف 400 /700/7000/4000/3000/1001/  بار گفته اند که بستگی به دستور استاد و قابلیت طالب دارد . اما عدد 400 برای همه  آن هم شب ها بعد از نماز عشاء تا هر وقت شب در سجده نافع است .

چون این ذکر به معنی استغفار است در آن هیچ عوارضی نیست . برای دیدن حالات برزخی مؤثر است،

تجرد، با مداومت این ذکر حاصل می شود ، چنانکه برای مرحوم سید هاشم حداد سه روز حالت تجرد برزخی اتفاق افتاد که البته مکاشفه این طول زمانی را ندارد.

مرحوم آخوند ملا حسنقلی همدانی: هر قدر در هر وقت بتوانید این ذکر را بگوئید.

مرحوم سید هاشم حداد نقل کردند که ذکر یونسیه برای معرفت نفس و معرفت رب مؤثر است و خودش به ذکر یونسیه مشغول بود .

از وی سئوال شد در ایام فراغت همانند راه رفتن و نشستن چه ذکری برای نورانیت قلب و رفع حجب خوب است ؟ فرمود : ذکر یونسیه

می فرمود: عدد 3000 به بعد برای کاملین “سالکینی که از مراحلی و منازلی عبور کرده اند “می باشد. جناب استاد مدت زیادی در نجف 3000 مرتبه این ذکر را در سجده می گفتند.

از بسیاری از بزرگان این ختم با عدد 400 مرتبه در سجده خصوصا” در میان نماز مغرب و عشاء و یا قبل از اذان صبح و یا بین الطلوعین جهت افاضات روحانی نقل شده است و این یکی از ختوماتی است که معمولا” اساتید در ابتدای سلوک به شاگردانشان توصیه می کنند. ناگفته نماند که این ختم به منزله توبه ای حقیقی است. اگر خالصانه برای خدا بجای آورده شود اثر شگرفی در پیشبرد انسان دارد .

وقتی از مرحوم آیت الله کشمیری پرسیدند بهترین کار برای سالک در کدام یک از اعمال عبادی است؟ فرمودند : بهترین آن سجده است که ذکر یونسیه در آن گفته شود. و فرمودند : امان ذکر یونسیه موجب اتصال به ارواح و باز شدن چشم برزخی می گردد.

این ذکر شریف اثر بسیار عجیبی در رفع غم و اندوه دارد.

امام صادق علیه السلام فرمودند : تعجب می کنم از چهار کس که چهار نوع گرفتاری دارند چگونه به این چهار چیز پناه نمی برند.

از جمله اینها فرمودند : تعجب می کنم از کسی که دچار غم و اندوه شده است اما به این سخن پناه نمی برد، زیرا که حق تعالی در دنباله آن فرموده: ” وَ نَجَّیناهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنجِی المُؤمِنینَ “ (آيه 88، سوره انبيا)
یعنی ما او را ” حضرت یونس را به سبب این سخن ” از غم و اندوه نجات دادیم و اینگونه ما مؤمنان را نجات می بخشیم.

بنابراین آیه شریفه دارای سه پیام اساسی و مهم می باشد:

1- علّت گرفتاری:فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ؛ چنین پنداشت که ما بر او تنگ نمی گیریم».
چه بسیار افرادی هستند که در وقت تنگ دستی و نداشتن امکانات مادی به خدا متوجه می شوند و به درگاه او سر بندگی فرود می آورند و به راز و نیاز می پردازند؛ ولی همین که به مال و منال، جاه و مقام، رفاه و شهرت، مسکن و مکنت ظاهری می رسند، اسیر این امور و زندانی آنها می گردند و خود را در حصار آنها قرار می دهند و چنین می پندارند که این امور برای آنها جاودانه است و هیچگاه از آنها گرفته نخواهد شد و از اینکه ممکن است روزی بیاید و این امور را نداشته باشند، کاملاً غافل اند و دچار غرور و تکبّر و عجب و خودبینی گردیده اند در حالی که شایسته آنست که انسان شکرگذار باشد و هیچگاه صاحب نعمت را از یاد نبرد و در پیشگاه او اظهار کند که: خداوندا! این نعمت از آن توست و ما از باریدن رحمت تو سرسبز و خرم هستیم و هر وقت که بخواهی می توانی آن را بگیری که در آن صورت ما پژمرده و ناتوان خواهیم شد.

حضرت یونس (ع) احساس ایمنی می کرد؛ زیرا می پنداشت که مقام بس ارجمندی نزد خدا دارد و همواره او در پناه رحمت خدا خواهد بود و پروردگار بر او تنگ نخواهد گرفت و از این رو هر چه قومش از او خواستند برگردد، قبول نکرد و آنان را رها کرد و به راه خود رفت. خداوند به خاطر این پنداشت، او را در دل ماهی گرفتار کرد تا متنبّه گردد.

2- سبب نجات: «لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»
پس از آنکه حضرت یونس (ع) را به دریا افکندند، ماهی عظیمی او را بلعید و به امر خداوند در دل خود، برای حضرت یونس (ع) پناهگاهی قرار داد. شبها و روزها می گذشت و یونس (ع) در دل ماهی و ماهی در دل دریا به شکافتن و پیمودن ظلمتهای قعر دریا مشغول بود در آن زندان عجیب و غم انگیز، اندوهی بزرگ بر یونس (ع) غالب شد و با حال غم و افسردگی ندا برآورد «لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ؛ خدایی جز تو نیست و تو از هر عیب منزهی و من از ستمکارانم».

حضرت یونس (ع) با این ذکر به درگاهی شتافت که پناهگاه بی پناهان و یاور غم دیدگان است؛ زیرا خداوند دارای رحمتی فراگیر و همه جانبه است. پس از آن خداوند دعای او را مستجاب کرد و یونس (ع) را از غم و گرفتاری نجات داد و به ماهی الهام کرد تا یونس (ع) را در کنار دریا بگذارد. خداوند در آیه دیگری در باب قدرت وقوت این ذکر می فرماید: «اگر یونس این تسبیح را نمی داشت تا قیامت دردل ماهی می ماند». بنابراین سبب نجات یونس (ع) این ذکر شریف است که از آن به عنوان «ذکر یونسیه» یاد می شود.

3- قانون کلی: «وَ کَذلِکَ نُنجِی المُؤمِنینَ» ؛ وبدین سان مؤمنان را نجات می دهیم».
خداوند این داستان را در کتاب جاودانه خویش قرآن کریم می آورد تا راه روشنی را فراروی همه مؤمنان در تمام زمانها بگشاید؛ زیرا قرآن کریم، کتابی که فقط به نقل حوادث و رویدادها بپردازد نیست، بلکه کتاب هدایت و رحمت است و غرض اصلی از نقل رویدادهای تاریخی، قراردادن چراغی فروزنده فراراه انسانهاست که همگان در طول تاریخ از آن بهره مند گردند و برای همیشه درس سازندگی و زندگی برای انسان باشد. روی این جهت خداوند در پایان داستان یونس (ع) بیان می دارد که بدین سان ما مؤمنان را نجات می دهیم. یعنی در سراسر تاریخ تکرار این تسبیح و ذکر باعث نجات می گردد. از این روی بزرگان اهل معرفت و معنا گفته اند: این ذکر در راه سیر سلوک معنوی و طی درجات روحانی مقامی بس والا و موقعیتی ممتاز دارد و تکرار آن موجب رهیدن از هر غم و غصه و رسیدن به هر مقصد است.

 

منبع:

اقتباس از کتاب راهنمای گرفتاران

– عصر انتظار به روایت بحارالانوار جلد3

– سایت رهبران شیعه

– سایت راسخون

 

 

به اشتراک بگذارید