رئيس اين گروه تحقيق و ترميم جسد يکي از بزرگترين دانشمندان مسيحي فرانسه بنام پروفسور موريس بوکاي بود که برخلاف سايرين که قصد ترميم جسد داشتند، او در صدد کشف راز و چگونگي مرگ اين فرعون بود. تحقيقاتپرفوسور بوکاي همچنان ادامه داشت تا اينکه در ساعات پاياني شب نتايج نهايي ظاهر شد.. بقاياي نمکي که پس از ساعتها تحقيق بر جسد فرعون کشف شد دال بر اين بود که او در دريا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او از دريا براي حفظ جسد، آن را موميايي کرده اند. اما مسئله ي غريب و آنچه باعث تعجب بيش از حدپروفسور بوکاي شده بود اين مسئله بود که چگونه اين جسد سالمتر از ساير اجساد باقي مانده است در حالي که اين جسد از دريا بيرون کشيده شده است. پروفسور موريس بوکاي در حال آماده کردن گزارش نهايي در مورد کشف جديد (مرگ فرعون بوسيله غرق شدن در دريا و موميايي جسد او بلافاصله پس از بيرون کشيدن از دريا ) بود که يکي از حضار در گوشي به وی يادآور شد که براي انتشار نتيجه تحقيق عجله نکند، چرا که نتيجه تحقيق کاملا مطابق با نظر مسلمانان در مور غرق شدن فرعون است. ولي موريس بوکاي به شدت اين خبر را رد کرده و آن را بعيد دانست. او بر اين عقيده بود که رسيدن به چنين نتيجه ي بزرگي ممکن نيست مگر با پيشرفت علم و با استفاده از امکانات دقيق و پيشرفته کامپيوتري. در جواب او يکي از حضار بيان کرد که قرآني که مسلمانان به آن ايمان دارند قصه غرق شدن فرعون و سالم ماندن جثهي او بعد از مرگ را خبر داده است.
حيرت و سردرگمي پروفسور دوچندان شد و از خود سوال ميکرد که چگونه اين امر ممکن است با توجه به اينکه اين موميايي در سال 1898 .م و تقريبا درحدود دويست سال قبل کشف شده است، در حالي که قرآن مسلمانان قبل از 1400سال پيدا شده است؟ چگونه با عقل جور در مي آيد در حالي که نه عرب و نه هيچ انسان ديگري از موميايي شدن فراعنه توسط مصريان قديم آگاهي نداشته و زمان زيادي از کشف اين مسئله نميگذرد؟ موريس بوکاي تمام شب به جسد موميايي شده زل زده بود و در مورد سخن دوستش فکر ميکرد که چگونه قرآن مسلمانان درمورد نجات جسد بعد از غرق سخن ميگويد در حالي که کتاب مقدس آنها از غرق شدن فرعون در هنگام دنبال کردن موسي سخن ميگويد اما از نجات جسد هيچ سخني بميان نميآورد… و با خود مي گفت آيا امکان دارد اين موميايي همان فرعوني باشد که موسي را دنبال ميکرد؟ و آيا ممکن است که محمد هزار سال قبل از اين قضيه خبر داشته است؟ او در همان شب تورات و انجيل را بررسي کرد اما هيچ ذکري از نجات جسد فرعون به ميان نياورده بودند. پس از اتمام تحقيق و ترميم جسد فرعون، آن را به مصر باز گرداندند ولي موريس بوکاي خاطرش آرام نگرفت تا اينکه تصميم سفر به کشورهاي اسلامي گرفت تا از صحت خبر در مورد ذکر نجات جسد فرعون توسط قرآن اطمينان حاصل کند. يکي از مسلمانان قرآن را باز کرد و اين آيه را براي او تلاوت نمود: {فَالْيَوْمَ نُنَجِّيکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آيَةً وَإِنَّ کَثِيراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ} [يونس:92] (پس ما امروز بدنت را برای عبرت خلق و بازماندگانت به ساحل نجات میرسانیم با آنکه بسیاری از مردم از آیات قدرت ما سخت غافل هستند) اين آيه او را بسيار تحت تآثير قرار داد و لرزه بر اندام او انداخت و با صداي بلند فرياد زد: من به اسلام و به اين قرآن ايمان آوردم. موريس بوکاي با تغييرات بسياري در فکر و انديشه و آيين به فرانسه بازگشت و دهها سال در مورد تطابق حقائق علمي کشف شده در عصر جديد با آيه هاي قرآن تحقيق کرد و حتي يک مورد از آيات قرآن را نيافت که با حقايق ثابت علمي تناقض داشته باشد. و بر ايمان او به کلام الله جل جلاله افزوده شد (لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه تنزيل من حکيم حميد). حاصل تلاش سالها تحقيق اين دانشمند فرانسوي کتابي شد به نام: قرآن و تورات و انجيل و علم: قرآن و تورات و انجيل و علم بررسي کتب مقدس در پرتو علوم جديد. اين کتاب به زبان هاي مختلف ترجمه شده است.
نظرات کاربران (بدون نظر)
ثبت و ارسال نظر