امروزه قدرت پيام از اساسيترين عوامل اقتدار اجتماعي محسوب ميگردد و در اختيار داشتن رسانه و تعيين سياست و استراتژي آن از جمله اقداماتي است كه ارباب سياست، اقتصاد و فرهنگ را در رقابت با هم به تلاش در تصاحب مالكيت آنان واداشته است .
شرايط پس از دوران جنگ سرد، به ويژه ظهور انقلاب اسلامي ايران و گرايشات عميق اسلامي در سطح دنيا، خاصّه پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و زوال ماركسيسم، آمريكا را به تلاش گستردهتر براي تك بعدي نمودن نظام جهاني و جايگزيني پروژة آمريكايي شدن بر فرايند جهاني شدن واداشت. در اين راستا رسانههاي آمريكايي – به ويژه سينماي هاليوود – كه از قدرت و جذابيت بالايي برخودار است، به عنوان عموميترين ابزار اين پروژه به ميدان آمد تا نظرية آمريكايي شدن انسان و جهان را تحقق بخشند.مجموعه نكات فوق (نگاه نظري و ساختار جهاني موجود) سبب شد اينجانب و همكارانم با بررسي صد و پنجاه فيلم به تحقيق پيرامون تصوير مسلمانان در سينماي هاليوود طي حدود يك قرن گذشته بپردازيم. بر پايه تحقيق مذكور ميتوان چنين اظهار نمود: اولا،ً هاليوود عمدتاً مسلمانان را عرب معرفي ميكند، حال آنكه حدود پانزده درصد مسلمانان عرب هستند. در اين تصوير همه مسلمانان (اعراب) شبيه هم بوده و تفاوتي در شكل و اخلاقيات آنان وجود ندارد. ثانياً تصوير ارائه شده از مسلمانان در سينماي هالیوود مشخصاً به سه دوره تاريخي تقسيم ميگردد: – از ابتداي تأسيس هاليوود تا شكلگيري دولت صهيونيستي. – اززمان شكلگيري دولت صهيونيستي تا ظهور انقلاب اسلامي – از ظهور انقلاب اسلامي به بعد به ويژه پس از يازدهم سپتامبر. در دورة نخست سينماي هاليوود، مسلمانان را عمدتاً به صورت انسانهاي غيرمتمدن، بدوي و احمق معرفي ميكند. در دوره دوم علاوه بر تصوير نخست، مسلمانان را عمدتاً به صورت انسانهاي غارتگر و وحشي نشان ميدهد كه يا پولداراني احمقند و يا قدرتمنداني بيرحم. در دوره سوم علاوه بر تصاوير قبلي شخصيت مسلمانان را عمدتاً به صورت خشكمقدسان افراطي، متنفر از يهود و مسيحيت و بالاخره تروريست نشان ميدهد. زنان عرب نيز عمدتاً به صورت رقاصه، جادوگر، فاحشه و جنسي زبون و ذليل معرفي شدهاند.
اين تصاوير توسط هاليوود و شركتهاي اقماري وابسته به آن طي سالهاي گذشته مرتباً تكرار و تبليغ شده است. بر اساس مطالب فوق ميتوان چنين نتيجه گرفت كه: آمريكا با ابزار رسانهاي خود به ويژه هاليوود به عنوان نماد رسانهاي آمريكا در صدد است: – تيپولوژي و تصوير موجود مسلمانان را اهريمني نشان دهد. – از وراي اين تصوير به توجيه سياستهاي استعماري خود در سلطه بر كشورهاي مسلمان (به ويژه كشورهاي عربي) و مهار و كنترل امكانات آنان بپردازد (چرا كه سالها با نام تمدن و توسعه به تاراج ذخاير نفتي و معادن كشورهاي مسلمان پرداخته است). – با تبليغ اين تصوير و جهاني نمودن آن باعث گردد مسلمانان در باورهاي خود متزلزل، نسبت به تظاهرات ديني و شعائر اسلامي گريزان و در پايبندي به سنتهاي اصيل بيثباتتر گردند كه اين خود عامل مهم در كتمان هويت اسلامي و پذيرش و آلودگي به هويت آمريكايي است. – و از همه مهمتر با تكيه بر تيپولوژي موجود (تصوير اهريمني) به ارائه و تبليغ تيپولوژي مطلوب (تصوير آمريكايي) از مسلمانان بپردازند. سياست آيندة آمريكا در راستاي گسترش الهيات نو ظهور خود، تبليغ اسلام آمريكايي است كه در اين راستا نقش توليدات آيندة هاليوود با بهكارگيري هنرپيشههاي مسلمان و تبليغ الگوها و هنجارهاي ديني آمريكايي بسيار مهم ميباشد.
نظرات کاربران (بدون نظر)
ثبت و ارسال نظر