مقدمه
هنگامى كه پل ترنر (Paul Turner) تهيه كننده معروف استراليايى در طى برنامهاى ماهواره اى تحت عنوان: نوستر آداموس: مردى كه فردا را پيشبينى میكند. خطر روزافزون ايران وانقلاب اسلامى ايران براى غرب و تمدن غربى مطرح كرد و در طى اين برنامه تمام آنچه را كه نوسترآداموس در بيش از 390 سال پيش از آن تاريخ »آگوست 1989م« پيشگوئى كرده بود منتسب به ايران كرد؛ هيچ سياستمدارى حرف وى را چندان جدى نگرفت؛ چرا كه موقعيت ايران در سال 1989، نه تنها به هيچ وجه مناسب نبود؛ بلكه به واسطه جنگ تحميلى و عواقب ناشى از آن و تحريم هاى شديد اقتصادى بسيار شكننده و حساس بود.
ليكن پس از به واقعيت پيوستن واقعه يازدهم سپتامبر در آمريكا كه اتفاقاً در فيلم به صراحت به آن اشاره میشود (وقوع دو انفجار مهيب و عظيم در New City) همگان شگفتزده و نگران شدند؛ به نحوى كه رئيس جمهور نه چندان باهوش آمريكا، پس از وقوع اين حادثه به تبعيت از نوسترآداموس، ايران را هم يكى از »محورهاى شرارت« در جهان معرفى كرد و از اين طريق بر وحشت و ترس عميق هيأت حاكمه آمريكا از ايران (پرشيا) صحّه گذاشت. در اين مقاله سعى نگارنده بر آن نيست كه بر پيشگوئيهاى نوسترآداموس صحّه بگذارد يا از آن دفاع كند و يا به هر طريق ممكن آن را خزعبلاتى هذيان گونه جلوه دهد؛ بلكه حداكثر كوشش نگارنده بر آن است كه ديدگاه غرب و تمدن غربى نسبت به پيشگوئيهاى شگفتآور نوسترآداموس را مورد بررسى و مداقه قرار داده و اين پيشگوئيها را كه اغلب درباره ايران يا كشورهاى اسلامى بوده؛ مورد بررسى قرار دهد.
البته بايستى در نظر گرفت كه بدون شناخت اين پيشگوى كبير نمی توان حساسيتهاى انسان غربى نسبت به انسان شرقى را شناخت؛ چرا كه اغلب سياستمداران و متفكران غربى عميقاً به ستارهشناسى، طالعبينى و آيندهنگرى همراه با ادبيات رمزى (Occult) معتقدند و حتى نظريه پرداز معروف هاروارد؛ يعنى ساموئل هانتينگتون نيز تئورى برخورد تمدنها The clash of) (civilizations را از نوسترآداموس به عاريت گرفته است. پيشگويى نوسترآداموس درباره واقعه يازدهم سپتامبر و تأثير شگرفى كه بر نگرش و فرهنگ آمريكايى گذاشت میتواند منجر به تحولى اساسى نسبت به ديدگاه غرب درباره انقلاب اسلامى ايران شود، همانكه نبايد به سادگى از كنار آن گذشت. »… آسمان، در چهل و پنج درجه (مختصات جغرافيايى نيويورك؟!) خواهد سوخت، آتش به شهر جديد (New City)، نزديك میشود.1 جالبترين نكته در مورد پيشگوئيهاى نوسترآداموس آن است كه وى به ندرت نام كشورى را به صراحت و آشكارا ذكر میكند، حال آنكه در مورد ايران (Parsia) به صراحت عنوان میكند كه ايران، جهان را تسخير خواهد كرد. ايران از طريق آناتولى، فرانسه و ايتاليا را فتح خواهد كرد و بالاخره ايران باعث وقوع جنگ جهانى سوم خواهد شد.2 بنابراين، در گام نخست بايستى نوسترآداموس را بيشتر و بهتر بشناسيم و راز و رمز تأثيرگذارى وى بر تمدن غربى را از اين طريق دريابيم. ميشل دونوسترادام Michel) (De Nostradame كه بيشتر با نام لاتين خود؛ يعنى نوسترآداموس (Nostr Adamus) شناخته شده است؛ در روز چهاردهم دسامبر سال 1503 م. در ناحيه سن رمى فرانسه متولد شد.
خانواده وى از شجره پزشكى يهودى و ايتاليايى الاصل بود. پدر بزرگ وى در شكلگيرى و تربيت نوسترآداموس نقش اساسى داشته و آموزههاى اشراقى مكتب كاباليستها را مستقيماً به وى تعليم داده است. نوسترآداموس در سن 22 سالگى از دانشگاه بسيار معتبر آن روزگار فرانسه؛ يعنى مونپليه در رشته پزشكى فارغالتحصيل شد و براى نجات بيماران از بيمارى مرگ سياه يا طاعون، بلافاصله مشغول به كار شد. شاوينى، پيرو و مفسر معروف نوسترآداموس می نويسد كه وى سه سال تمام بر روى نخستين اشعار وحی آميز خود كه از آينده و رويدادهاى آن خبر می آورد كاركرد و در سال 1555م. دفترى را – كه در بر گيرنده بيش از سيصد پيشگويى شعرگونه بود – به پسرش سزار هديه كرد. سپس در سالهاى بعد مجموعه كاملى از شعرواره هاى نوسترآداموس در 1000 قطعه؛ يعنى 10 سانتورى كه هر سانتورى مشتمل بر 100 قطعه بود، را منتشر شد.
نوسترآداموس بر خلاف شايعات واهى و عبثى كه پيرامون شيطانپرستى و خداستيزى به وى نسبت داده اند، فردى عميقاً مؤمن و پاىبند به مذهب كاتوليك به بود و در نامهاى به پسرش صريحاً متذكر می شود كه: »… و از زمانى كه اراده ذات خداوند متعال بر اين قرار گرفته كه تو فقط در نور طبيعى و در اين نقطه زمين به دنيا بيايى… از آنجايى كه برايم ممكن نيست نوشته اى را به صورت رسمى و كامل برايت به ارث بگذارم؛ چون بر اثر بی عدالتى و گذشت زمان نابود خواهد شد…؛ چون كه همه چيز تحت اختيار و سلطه قادر متعال و خداوند يكتا قرار دارد.
در واقع او با اين عبارات، صريحاً اشاره به عدم اصالت ادبيات رمزى علم اخترشناسى و طالعبينى نموده است و همه اراده ها را موكول به خواست و اراده خداوند متعال مینمايد. بررسى پيشگوئيهاى نوسترآداموس درباره »جهانى شدن انقلاب اسلامى ايران« »شاهزاده عرب، مريخ، خورشيد، ناهيد، شير، حكومت كليسا را از طريق دريا از پاى در خواهد آورد، از جانب ايران (پرشيا) بيش از يك ميليون پرهيزگار به بيزانس و مصر، به سوى شمال هجوم خواهند آورد.«3 »از كشور عربى خوشبخت (در منطقه غنى و ثروتمند اعراب) شخصى قدرتمند و مسلط بر شريعت [حضرت] محمد(ص) زاده خواهد شد، اسپانيا را به دردسر انداخته و بر گرانادا (غرناطه) مستولى میشود. از طريق دريا بر مردم نيكوزيا ظفر خواهد يافت.«4 »مرد مشرقى از محل استقرار خويش خارج خواهد شد، براى ديدار فرانسه از كوه آپونين خواهد گذشت، از فراز آسمان، از برفها، درياها و كوهها گذر خواهد كرد و همگان را با عصايش مضروب خواهد كرد…«5 ادبيات رمزآلود، واژهاى است كه به بهترين نحو میتواند عمق معانى شعرواره هاى نوسترآداموس را بيان كند؛ چرا كه طبق نظر اغلب مفسران معروف نوسترآداموس؛ يعنى اريكاچيتهام، گى بوحك و ژان شارل دو فن برون، حداقل وقايع ذيل را میتوان بدون هيچ شك و ترديدى از ميان شعرواره هاى رمز آلود نوسترآداموس بر شمرد: آتشسوزى بزرگ لندن در سال 1666م. اعدام چارلز اول، روى كارآمدن حكومت مذهبى كرامول در انگلستان، وقوع انقلاب فرانسه، انقلاب روسيه، رويارويى استالين و تروتسكى پس از مرگ لنين، اضمحلال رژيم شوروى، اعدام لويى شانزدهم و مارى آنتوانت، به قدرت رسيدن ناپلئون و انتخاب لقب امپراتور توسط وى، به قدرت رسيدن هيتلر و رژيم نازى، به قدرت رسيدن موسولينى در ايتاليا و ژنرال فرانكو در اسپانيا، ترور كندى، سقوط شاه ايران و وقوع انقلاب اسلامى در ايران، رهبرى امام خمينى(ره) از فرانسه – او دقيقاً عنوان مىكند كه رهبر ايران از فرانسه باعث سقوط شاه ايران میشود – ، وقوع حادثه يازدهم سپتامبر و آتشى كه در برجهاى دوقلوى شهر جديد (نيويورك) ايجاد می شود و بسيارى از حوادث تاريخى ديگر از سالهاى 1555 ميلادى به بعد كه حدوداً 450 سال را دربر مىگيرد.
دو محاصره، در گرمايى سوزان، انجام می گيرد. آن مرد، از فشار تشنگى، به خاطر دو فنجان مملو از آب، كشته مىشود. دژ نظامى، مملو می شود، و يك آرمانگراى كهنسال [امام خمينى (ره)] نشانه هاى نيرا (سرزمين ايران) را به اهالى ژنو [سازمان ملل متحد] نشان خواهد داد.«6 رهبر پاريس، اسپانياى بزرگ را اشغال میكند، كشتيهاى جنگى در برابر مسلمانان [محمدیها كه از پارتيا [ناحيه اى در ايران] و مديا [ناحيه اى در ايران] برخاسته اند، می ايستند. آن مرد، سيكلاد [اروپا] را تاراج میكند، و آنگاه انتظارى بزرگ در بندر يونان حكمفرما میشود. در مجموع نوسترآداموس به اين موضوع به صراحت اشاره میكند كه ايران (پارت، نيرا، پرشيا، مديا) با كمك مسلمانان سراسر جهان، از جمله كشورهاى عربى و مخصوصاً سوريه، عربستان سعودى و ليبى حكومت مقتدرى را تشكيل میدهند و پس از جنگى مذهبى كه هسته آن از لبنان شروع میشود و عمدتاً بر عليه اسرائيل است، جهان را به تسخير خود درمی آورند و سپس جنگى جهانى و عظيم رخ خواهد داد و جهان نابود خواهد شد.7
در هنگامه دميدن خورشيد، آتش بزرگ، ديده خواهد شد؛ صدا و روشنايى، در امتداد شمال، ادامه خواهد يافت. در ميانه كره خاك، مرگ و آواى مرگ، شنيده خواهد شد؛ مرگ از درون سلاحها، آتش و خشكسالى آنان را به انتظار خواهند نشاند. در خاتمه، اين سرزمين به واسطه جنگ جهانى سوم نابود و نامسكون خواهد شد.8 سرزمين مسكونى، از سكنه خالى خواهد شد؛ براى به دست آوردن سرزمينها، جدال و اختلاف شديدى درمی گيرد؛ قلمروها به مردانى سپرده خواهد شد؛ كه از غرور و سربلندى تهى خواهند بود. سپس، براى برادران بزرگ، نفاق و مرگ پيش خواهد آمد. و از چنين برمی آيد كه ايران، جهان را ابتدا از طريق حمله به تركيه (و مقدونيه) به تصرف خود درخواهد آورد: شب در آسمان، مشعلى رو به خاموشى، ديده خواهد شد. در مركز رن، جنگ و خشكسالى به بار می آيد، كمك خيلى دير میرسد. پرشيا (ايران) حمله آورده و ماگدونيا و در جاى ديگر می گويد: (مقدونيه) را به محاصره درمی آورد.9 تو اى فرانسه! اگر، از آبهاى ليگوريا گذر كنى؛ خود را، در ميانه دريا و جزاير، در محاصره خواهى يافت؛ و پيروان محمد، در برابر تو خواهند ايستاد. و همچنين تو، اى درياى آدرياتيك! استخوان خران و اسبان را خواهى جويد.10 و باز میگويد: آن مرد، با سلاحها و آتش درخشان، در نزديكى درياى سياه، از پرشيا براى تسخير ترابوزان خواهد آمد. فاروس و ميتيلن به لرزه در خواهد آمد؛ خورشيد، درياى آدرياتيك را كه مملو از اجساد اعراب است؛ روشن خواهد كرد.11
و سپس نوسترآداموس، عواقب جنگ اتمى و نابودى تدريجى جهان به واسطه جنگ جهانى سوم را شرح می دهد: »كسوفى در پيش خواهد بود كه از زمان آفرينش گيتى تا زمان مرگ و مصائب حضرت مسيح و از آن زمان تا به امروز هرگز رخ نداده است و جهان چنين ظلمتى به خود نديده است…«12 كه در اين مورد آيات مربوط به قيامت در سوره قيامت به ذهن انسان تداعى میشود:
فإذا برق البصر و خسف القمر و جمع الشمس و القمر يقول الإنسان يومئذ أين المفرّ. هنگامى كه بينايى خيره مىگردد، و ماه فرو مىرود، و خورشيد و ماه گرد هم آيند، آن روز انسان میگويد: به كجا فرار كنم؟ »مرد والامقامى از تبار عرب به زودى پيش خواهد تاخت. از سوى اهالى بيزانس به او خيانت خواهد شد. از شهر قديمى رودس به پيشواز او خواهند آمد، از جانب هانگرى [مجارستان] متحمل آزار بسيار خواهد شد.«13 »در حوالى درياى آدرياتيك بر اثر توفانى عظيم، كشتى غرق میشود و زمين به لرزه درآيد و به سوى آسمان پرتاب میشود و دوباره فرومی افتد؛ در مصر جنبش پيروان محمد افزايش می يابد و پيكى به (آن سوى مرزها) فرستاده می شود تا خبر را اعلان كند.« »… شهرها آلوده و كثيف گشته، باعث اعتراض و شرمسارى زيادى خواهد شد، و تاريكى و جهل فقط با درخشش نور از بين می رود و با تغييراتى حكومت جهل و ظلمت پايان خواهد يافت…« رهبرى اصلى مشرق زمين با شورشهاى زيادى روبرو خواهد شد، كه اكثراً از طرف شمالیها و غربیهاى مغلوب شده است، كه عده اى كشته و برخى مورد آزار قرار گرفته اند و بقيه در حال گريزند و فرزندانشان كه از زنان متعددى هستند، زندانى شده اند.14 م.پ. ادوارد در كتاب خود در باب پيشگوئيهاى نوسترآداموس نقل میكند كه سانتورى هشتم، قطعه 6 مربوط به وقوع جنگ جهانى سوم است: »…
جنگ و خونريزى براى مرتبه سوم حتمى است؛ آتش به حدى است كه درياها به جوش می آيد و از دولتها فقط دو دولت و از جهان فقط نيمى باقى میماند…«15 شاهزاده ليبيايى [كه نماينده حكومت ايران است] در غرب به قدرت خواهد رسيد، يك فرانسوى از اعراب به شدت مكدر خواهد شد، دانشمند اديب [ادبا] خود را با اوضاع وفق خواهند داد، زبان عرب بر فرانسه پيشی میگيرد…«16 در نزديكى سوربن جهت حمله به مجارستان قهرمانى از اهالى برودها [سياهپوستان] به آنان هشدار خواهد داد. رهبر بيزانس، سالون از اسلاوينا، آنان را به شريعت محمد[(ص)] در خواهد آورد. همچنين نوسترآداموس در چنين می سرايد كه: »امپراتورى مقدس به آلمان خواهد آمد؛ پيروان اسماعيل جايگاه بی مانع خواهند يافت. آدمهاى نادان همچنان خواستار كارمانى [شريعت كهنه] هستند. تمامى حمايت كنندگان [محمد»ص«] سراسر گيتى را خواهند پوشاند.«17 بنابراين، نوسترآداموس در اغلب سانتوریها از جمله سانتورى 5 نسبت به فتح جهان به وسيله شريعت حضرت محمد(ص) به غرب و تمدن غربى هشدار میدهد و به جهانيان اعلام می كند كه روزى مسلمانان به رهبرى ايران و تمدن ايرانى بر جهان مسلط خواهند شد كه اين بی شك در پيوند با گسترش و جهانى شدن انقلاب اسلامى ايران است.
ماهنامه موعود شماره 37
نظرات کاربران (بدون نظر)
ثبت و ارسال نظر