اشاره

از مجموع سخنان مورخين چنين برداشت مي شود که: مردم مدينه قبل از اسلام اجساد مردگان خود را در نقاط مختلفي از جمله در دو گورستان معروف مدينه به نام هاي (بني حرام) و (بني سالم) و بعضاً در داخل منازل خود دفن مي کردند. پس از ظهور اسلام در نيمه اول سال سوم هجري با دفن شدن جسد عثمان بن مظعون صحابه بزرگوار پيغمبر (ص) در بقيع و ابراهيم فرزند آن حضرت توجه مردم مدينه به اين مکان مقدس معطوف گشت، به همين دليل عده اي از ياران آن حضرت به تدريج به پاک سازي آن مکان پرداخته و خارها و ريشه هاي آن را قطع و بخشي از آن را به عنوان آرامگاه اختصاصي و خانوادگي خويش برگزيدند. آن چه که امروزه ما شاهد آن هستيم نزديکان و عشيره رسول خدا (ص) نيز در قسمت غربي بقيع در يک نقطه مدفونند. مثلاً قبور چهارتن از امامان (ع) و عباس عموي حضرت پيامبر (ص) و فاطمه بنت اسد مادر گرامي امام علي (ع) در يک جا و عده اي از همسران و دختران رسول خدا (ص) نيز در کنارهم قرار دارند، که مجموع اين بخش به «مقابر بني هاشم» شهرت دارد. همچنان که ساير بخشهاي بقيع داراي نام هاي اختصاصي مانند: (روحاء) و (زوراء) و … مي باشد.

موقعيت جغرافيايي بقيع

طبق دلائل تاريخي بقيع قبل از آن که به صورت قبرستان در بيايد از طرف غرب متصل به منازل و از سمت شرق چسبيده به باغستانهاي مدينه بوده است همان گونه که گفته اند: «شرقيها نخل و غربيهابيوت» . اين منازل به وسيله کوچه هاي متعدد به بقيع منتهي مي شدند و پس از آن به مرور زمان بسياري از اين خانه ها تخريب و جزء قبرستان شده و يا خود افراد؛ خانه ها ي خود را به عنوان آرامگاه خانوادگي خود قرار دادند که بعد ها به بقيع ضميمه شدند .

خانه عقيل يا آرامگاه خانوادگي بني هاشم

گرچه عده اي مغرض شخصيت عقيل بن ابي طالب را مانند پدر ارجمندش مورد هجمه و تحريف قرار داده گفته اند: او در سال پنجم، ششم و حتي هشتم پس از هجرت به مدينه مهاجرت کرده در حالي که شواهد و قرائن خلاف اين را ثابت مي کند زيرا: او در مراسم ازدواج اميرمؤمنان و بانوي دو عالم، حضور فعال و جزء مشايعت کنند گان بوده است که در سال دوم هجرت و در مدينه صورت گرفته است. به هر حال زماني که رسول خدا (ص) زمين هاي اطراف بقيع را جهت احداث خانه در اختيار مهاجرين قرار مي داد، عقيل هم از اين طريق صاحب خانه شد. جالب اين است که در ميان اين خانه ها تنها منزل عقيل داراي اهميت خاص و مورد توجه رسول خدا (ص) و افراد سرشناس بوده است گرچه اين خانه در ابتدا ظاهراً يک منزل مسکوني بيش نبوده ولي اهميت آن زماني مشخص مي شود که همين خانه ساده و خاکي بعدها به آرامگاه اختصاصي خاندان و عشيره پيغمبر (ص) تبديل شد و نخستين کسي که در آن دفن گشت، فاطمه بنت اسد است . پس از آن عباس عموي رسول خدا (ص) در آن دفن شد. سپس پيکر مطهر چهار تن از ائمه هدي، فرزندان پيغمبر درآن جاي گرفت. ابن شبه قديمي ترين مدينه شناس برجسته اهل سنت مي گويدکه « دُفن العباس بن عبد المطلب عند قبر فاطمه بنت اسد بن هاشم في اوّل مقابر بني هاشم الّتي في دار عقيل … » ابن نجار نيز مي نويسد: « قبر عباس عموي پيغمبر و حسن بن علي بن ابي طالب در زير يک قبه مرتفع و قديمي قرار دارد. سپس مي گويد: و معه في القبر ابن أخيه علي بن الحسين زين العابدين و ابو جعفر محمد بن علي الباقر و ابنه جعفر الصادق ». لازم به يادآوري است که موارد ياد شده از مسلمات تاريخ اسلام محسوب مي شود و هيچ مورخ و مدينه شناسي در صحت آن ترديد ندارد. اما اختلاف بر سرنام فاطمه است که اين کدام فاطمه است؟ بنت اسد يا بنت رسول الله (ص)؟ که اين خود موضوع ديگري است و اين جا مجال بحث آن نيست. ممکن است در اين جا اين سؤال به ذهن خواننده عزيز برسد که چرا دفن در منزل! آن هم در خانه هاي پوشيده و داراي سقف؟! پاسخ به اين سوال براي کساني که با تاريخ اسلام آشنايي داشته باشند واضح و روشن است. زيرا دفن شدن افراد متشخص و مورد احترام بجاي گورستان عمومي در منازل و آرامگاه هاي خصوصي بيش از آن چه امروزه مرسوم است در قديم رايج و معمول بوده است. همچنان که خود رسول خدا در منزلش دفن شد و پدر گرامي آن حضرت نيز در خانه نابغه دفن شد .

خانه عقيل محل دعاي رسول خدا (ص)

در کتب تاريخي و روايي مسلمانان رواياتي متعدد مبني بر اين که پيغمبر (ص) در مناسبتها و اوقات مختلف در کنار بقيع قرار گرفته به مناجات و دعا براي اهل بقيع مي پرداختند و گاهي نيمه ها ي شب به همين منظور از رختخواب بر مي خاستند، وارد شده. در اين رابطه و محل وقف و دعاي رسول خدا «سمهودي» مورخ و مدينه شناس نامدار اهل سنت ازابن زباله متوفاي 199 چنين نقل مي کند: « خالد بن عوسجه مي گويد: شبي رو به سوي زاويه خانه عقيل دعا مي کردم جعفر بن محمد (ع) به همراه اهلش عازم عريض بود مرا ديد و پرسيد: آيا در مورد اين محل خبر و مطلب خاصي شنيده اي؟ گفتم: نه، فرمود: اينجا محل دعاي رسول خدا است، زيرا شب ها براي استغفار اهل بقيع مي آمد و در اينجا توقف مي نمود» . سمهودي پس از نقل اين روايت ادامه آن را از زبان ابن زباله چنين باز گو مي کند: «اين خانه متعلق به عقيل است او و برادر زاده اش جعفر در آن دفن شده اند و استادم مي گفت: بهتر است که مسلمانان در اين محل به دعا و مناجات بپردازند و من از افراد زيادي از اهل دعا و معنا شنيده ام که مي گفتند: دعا در کنار اين خانه و نزديکي اين قبر مستجاب است و اين استجابت شايد به برکت وجود قبر عقيل و يا عبد الله بن جعفر باشد که بسيار بذل و بخشش داشت» و اتفاقاً جاي ديگري نيز از ابن زباله نقل شده است که گفته: «هنگامي که يکي از افراد متدين و مورد وثوق در اين محل مشغول دعا بوده چشمش به کاغذي مي افتد و با حيرت و تعجب نگاه مي کند که بر هر دو طرف آن اين آيه شريفه نقش بسته است: «و قال ربّکم اُدعوني أستجب لکم» سمهودي پس از بيان مطلب با قبول اصل روايت استجابت دعا در اين مکان به ردّ سخنان ابن زباله برمي خيزد که گفت: شايد به برکت قبر عقيل … باشد. و دليل سمهودي اين است که: «من تا کنون در گفتار هيچ يک از مورخان و مدينه شناسان دليل و نشاني از دفن شدن عبدالله در اين مکان نديده ام بلکه در محل دفن او اختلاف است که آيا در مدينه است يا ابواء» . سپس سمهودي مي گويد: « دليل استجابت دعا در اين محل همان است که در گفتار جعفر بن محمد (ع) آمده است، زيرا اين جا محل دعاي رسول خدا (ص) بوده و اجابت در آن از نقاط ديگر بيشتراست» . آري درست است که آنجا محل دعاي رسول خدا بوده ولي بايد در اين محل حقيقت ديگري را جستجو کرد و در پي کشف مهمتري بود و آن اين است که چرا پيغمبر آنجا را محل دعا و نيايش خويش انتخاب نمود؟! بدون شک آن حضرت در پي اين بوده است که مقام و اهميت اين مکان مقدس را عملاً براي مردم روشن کند که در آينده اي نه چندان دور اين جا مدفن و جايگان چهار تن از اوصياي الهي خواهد بود و آغوش خود را بر روي آنان خواهد گشود، همچنان که نسبت به خانه ي فاطمه (س) چنين مي کرد. بنابر اين امثال ابن زباله کاش فکرشان به جاي ظاهر به باطن راه مي يافت و به جاي بيت با اهل بيت آشنا مي شد که خداي متعال همان گونه که تطهيرشان فرموده است دعا کردن در کنار قبرشان را نيز مي پذيرد.

آرزوي بزرگان دفن شدن در جوار خانه عقيل

در تاريخ زندگي و شرح حال بعضي از بزرگان صحابه و افراد سرشناس مي بينيم که در آخرين روزهاي زندگي سعي مي کردند که قبر آنها در « روحاء » ، در خانه عقيل و يا در محوطه اين آرامگاه خصوصي قرار بگيرد و يا حداقل در نزديکي آن دفن شود. سعد بن ابي وقاص يکي از اين افراد است که در مورد او گفته اند: درآخر عمر يکي از دوستانش را به زاويه شرقي خانه عقيل در کنار بقيع برد و از وي خواست که خاک هاي سطح زمين را کناربزند. سپس چند عدد ميخ را که همراه داشت به عنوان علامت در آنجا کوبيد و وصيت کرد که بدن او را در آن جا دفن کنند. زماني که از دنيا رفت همان جا دفنش کردند» و همچنين در مورد ابوسفيان بن حارث چنين گفته اند که: « او در فضاي بيروني خانه عقيل دفن است» . يقيناً عمل کرد اين افراد گوياي اين است که آنان در مورد خانه عقيل و آينده آن از پيغمبر (ص) چيزهايي ديده و يا شنيده بودند. به همين دليل سعي مي کردند با دفن شدن در کنار آن از افتخار و امتياز آن بهره مند گردند.

ساخت حرم يا مسجد بر روي قبور ائمه بقيع

گر چه نمي توان به طور دقيق تاريخ تحول و بناسازي مجلل قبور ائمه بقيع (ع) را از شکل منزل مسکوني به زيارتگاه عمومي معين کرد ولي آنچه که مسلّم است و مورخين چون عبد العزيز بن زباله (متوفاي 199) بر آن تصريح دارد در قرن دوم ائمه بقيع داراي گنبد و بارگاه بوده اند و طبق بعضي از شواهد تاريخي ديگر اين تحول و تغيير در دهه سوم از قرن دوم هجري يعني دوران خلافت ابوالعباس سفاح (132 – 136 هـ ق) و يا در سالهاي اول خلافت ابو جعفر منصور (137 – 149 هـ ق) صورت پذيرفته است . به نظر مي رسد اين تغيير و بنا به وسيله عباسيان ساخته شده، زيرا: اولاً جدّ اعلي آنان يعني عباس بن عبدالمطلب در آنجا دفن بود. ثانياً در ابتدا علويان و بني عباس باهم عليه بني اميه قيام مي کردند و داراي يک اتحاد نسبي بودند. از اين رو هيچ بعيد نيست که اين حرکت فرهنگي توسط بني عباس و علويان و علاقه مندان و شيعيان مدينه انجام پذيرفته باشد. به هر حال گزارش هاي تاريخي حکايت از آن دارد که برروي قبر ائمه بقيع حرم و يا مسجد بوده است در همين زمينه آيت الله نجمي از «تاريخ المدينه» نقل مي کند که: «قال عبد العزيز بن زباله: دفن العباس بن عبدالمطلب عند قبر فاطمة بنت اسد بن هاشم في اول مقابر بني هاشم التي في دار عقيل و يقال انّ ذلک المسجد نبي قبالة قبره …» همچنين در مورد مزار حمزه (ع) نيز گفته اند که: برروي قبر او مسجدي است . به نظر مي رسد در آن زمان به بناهايي که بر روي قبور شخصيت هاي مهم مذهبي ساخته مي شده است، اطلاق مسجد مي شده زيرا: اصطلاحات چون مزار، حرم ومشهد از قرون پنجم و ششم به بعد به وجود آمده است و قبور ائمه بقيع هم داراي حرم و بارگاه بوده است نه مسجد، در مورد مزار حمزه نيز تعبير به مسجد شده است که منظور حرم و بارگاه است نه مسجد. علت تعبير اين زيارتگاه ها به مسجد شايد از قرآن کريم گرفته شده باشد زيرا قرآن از بنايي که بر روي غار اصحاب کهف ساخته شدبه مسجد تعبير کرده است «قال الذين غلبوا علي امرهم لنتخذنّ عليهم مسجداً» .

پي نوشتها

1- سمهودي ميگويد: اين دو قبرستان با گذشت زمان متروک و آثار آنها از بين رفته است اما جهت آنها در مدينه معلوم است، وفاء الوفاء، ج3، ص 888، نور الدين علي بن عبد الله الشافعي.

2- لازم به ذکر است که امام علي (ع) از عثمان بن مظعون به نيکي ياد مي کند. به همين دليل وقتي فرزند آن حضرت عثمان بن علي متولد شد، فرمود: او را به نام برادرم عثمان اسم گزاري مي کنم. به شرح حکمت 281 نهج البلاغه مراجعه شود.

3- وفاء الوفاء، ج 3، ص 889؛ عمدة الاخبار في مدينة المختار، ص 151و …

4- به عنوان نمونه ابن نجار مي گويد: عمر بن عبد العزيز خانه اي را که متعلق به زيد بن علي (ع) و خواهرش خديجه بود خريداري و به قبرستان ضميمه کرد که بعدها مقبره خاندان عمر بن خطاب گرديد، اخبار مدينة، 156، ابن نجار.

5- وفات اين بانوي بزرگوار در سال چهارم و بنا به قول ديگر در سال ششم هجرت واقع شده است.

6- تاريخ المدينه، ج1، ص 127 و ….

7- اخبار مدينه الرسول، ص 153، ابن نجار.

8- و دفن في دار النابغه و ه رجل من بني عدي ابن نجار … ، طبقات الکبري، ج1، ص1 و 16.

9- وفاء الوفاء، ج3، ص890، اخبار مدينه، ص 157.

10- لازم به ياد آوري است که طبق بعضي از اخبار محل دفن عبد الله مکه است.

11- وفاء الوفاء، ج3، ص 890.

12- قسمت مرکزي قبرستان بقيع و محل دفن عثمان ابن مظعون و ابراهيم فرزند رسول خدا(ص).

13- الاصابه، ج4، ص 90.

14- اسد الغابه، ج2، ص293.

15- به سخنان او اشاره خواهد شد.

16- تاريخ حرم ائمه بقيع، ص82 و 83 ، آيت الله محمد صادق نجمي صاحب کتاب نفيس «سيري در صحيحين».

17- تاريخ حرم ائمه بقيع، ص 81 ؛ تاريخ المدينه، ج1، ص127. 18- تاريخ مدينه، ص 126. 19- سوره کهف، آيه 21.

به اشتراک بگذارید