امام علي بن الحسين(ع)، معروف به “زين العابدين” و “سجّاد” و مكنّي به ابوالحسن و ابومحمد، در پنجم شعبان سال 38 قمري ديده به جهان گشود.

مادرش، شهربانو دختر يزدگرد سوم پادشاه ساساني ايران بود، كه پس از حمله مسلمانان به امپراتوري ساسانيان و پيروزي مسلمانان در آن نبرد، اسير شد و به همراه ساير اسيران ايراني به مدينه منتقل گرديد و به پيشنهاد اميرمؤمنان(ع) در انتخاب همسر، آزاد و مختار گشت. وي در ميان تمامي جوانان و صاحب منصبان مدينه، حضرت اباعبدالله الحسين(ع) را اختيار و به عقد ازدواج وي در آمد و از آن هنگام به “سيّدة النّساء” معروف شد.

وي چند سالي بيش در بيت امام حسين(ع) زندگي نكرد. زيرا در هنگام تولد تنها فرزندش امام زين العابدين(ع) در سال 38 قمري بدرود حيات گفت.

امام سجّاد(ع) پس از شهادت پدر ارجمندش امام حسين(ع) در محرم سال 61 قمري، در 23 سالگي به مقام عظماي امامت نايل آمد و در سخت ترين و دشوارترين تاريخ امت اسلام، رهبري شيعيان و محبّان اهل بيت(ع) را بر عهده گرفت و راه و روش پدران و نياكان پاك نژاد خويش را استمرار بخشيد.

آن حضرت، در واقعه كربلا حضور فعال داشت و از آغاز مبارزه امام حسين(ع) بر ضد يزيد بن معاويه، در كنار آن حضرت بود و در سفر آن حضرت از مدينه به مكه و از مكه به عراق و سرزمين كربلا، وي را همراهي مي نمود.

وليكن در روز عاشورا كه تمامي ياران امام حسين(ع) به اذن آن حضرت و پس از آن، خود امام حسين(ع) وارد ميدان كارزار شده و با دشمنان به نبرد جانانه پرداختند و سرانجام مظلومانه به شهادت رسيدند، امام زين العابدين(ع) بر اثر عروض بيماري و تب شديد از جنگ با دشمنان بازماند و به اراده الهي از آن واقعه خونين، جان به در برد، تا به عنوان حجت خدا بر روي زمين و امام امت و جانشين پدرش اباعبدالله الحسين(ع)، سكان كشتي طوفان زده امت را هدايت و رهبري نمايد.

آن حضرت، پس از شهادت امام حسين(ع) و يارانش در كربلا، به همراه ساير بازماندگان قافله حسيني به اسارت دشمن در آمد و در حالي كه از بيماري توان فرسا، رنج مي برد، در غل و زنجير دشمنان قرار گرفت و سختي اسارت اهل بيت(ع) از كربلا به كوفه و از كوفه به شام را با صبر و بردباري تحمّل كرد و تسلّي و تسكيني براي ساير اسيران در بند بود و با خطبه هاي روان و روشنگر خود، دشمنان و جنايت كاران را رسوا و حقانيت امام حسين(ع) را به گوش مسلمانان عالم رسانيد و آنان را از خواب غفلت بيدار كرد و تحوّل عظيمي در جامعه مسلمانان به وجود آورد و دشمنان اهل بيت(ع) را به عقب نشيني از مواضع و ديدگاه هاي شيطاني خود وادار نمود.

امام زين العابدين(ع) پس از بازگشت به مدينه، به مدت 34 سال امامت شيعيان را بر عهده داشت و در اين مدت نيز با حوادث و رويدادهاي بزرگي روبرو گرديد ولي به حول و قوه الهي از همه آن ها با سربلندي و سرافرازي عبور كرد.

امام و دستگيرى از درماندگان

يكى از خدمات ارزشمند امام سجّاد(عليه السلام)، رسيدگى به درماندگان، يتيمان، تهيدستان و بردگان بوده است.
روايت شده است كه آن حضرت، هزينه زندگى تعداد زیادی از خانواده تهيدست را عهده دار بود.
گروهى از اهل مدينه، از غذايى كه شبانه به دستشان مى رسيد، گذران معيشت مى كردند، امّا آورنده غذا را نمى شناختند.
پس از در گذشت على بن الحسين (عليه السلام) متوجّه شدند كه آن شخص، امام زين العابدين (عليه السلام) بوده است.
او شبانه به صورت ناشناس، انبان نان و مواد غذايى را خود به دوش مى كشيد و به در خانه فقيران و بينوايان مى برد و مى فرمود: صدقه پنهانى آتش خشم خدا را خاموش مى سازد.
اهل مدينه مى گفتند: ما صدقه پنهانى را هنگامى از دست داديم كه على بن الحسين در گذشت.
او در طول سالها به قدرى انبان حاوى آرد و ديگر مواد غذايى را به دوش كشيده و به در خانه فقيران برده بود كه شانه اش پينه بسته بود، به طورى كه پس از شهادت او، هنگام غسل دادن جنازه اش ، جلب توجّه مى كرد.

از امام زين العابدين(ع) آثار ارزشمندي از قبيل مواعظ، احاديث، اشعار و ادعيه به صورت پراكنده به جاي ماند و مورد استفاده محققان و متقيان قرار مي گيرد. ولي دو أثر مدوّن از وي بر جا مانده است كه در ميان آثار اسلامي، درخشندگي و جاودانگي ويژه اي دارند. آن دو عبارتند از:

1- صحيفه سجّاديه، كه مشتمل بردعا و مناجات است؛

2- رسالة الحقوق، كه تبيين كننده حقوق آحاد ملت و افراد بشري در جامعه اسلامي است.

به هر روي، اين امام همام پس از پنجاه و هفت سال زندگي، در محرم سال 95 قمري، بر اثر زهري كه به دستور وليد بن عبدالملك اموي به آن حضرت خورانيده شد، در مدينه منوره به شهادت رسيد و در قبرستان بقيع در جوار قبر مطهر عمويش امام حسن مجتبي(ع) به خاك سپرده شد.

درباره تاريخ شهادت امام زين العابدين(ع)، گرچه تمامي مورخان و سيره نگاران، اتفاق دارند كه اين واقعه عظيم در ماه محرم واقع شد، ولي در تعيين روز و سال وقوع آن، اتفاق نظر و ديدگاه واحدي وجود ندارد.

برخي از آنان، روز دوازدهم محرم، برخي هيجدهم محرم و برخي ديگر بيست و پنجم محرم را روز شهادتش مي دانند. هم چنين درباره سال شهادتش با اين كه اكثر مورخان، سال 95 را ذكر كرده اند، برخي سال 94 قمري را بيان نموده اند.(1)

پیوست:

1- نك: الارشاد (شيخ مفيد)، ص 492؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج2، ص 259؛ روضات الجنّات (موسوي خوانساري)، ج2، ص 134؛ زندگاني چهارده معصوم(ع) – ترجمه اعلام الوري- (علامه طبرسي)، ص 359؛ دائرة المعارف تشيّع، ج3، ص 252؛ منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج2، ص 1؛ روزشمار تاريخ اسلام – ماه محرم – (واردي)، ص 105