انفاق و ایثار على علیه السلام
نهاد دین كه رهنمود انسان در ابعاد گوناگون است،در این عرصه هم ضمن شناخت و آگاهى دادن به واقعیتها،راه حل ارائه مى دهد. دین وابستگى انسان به مال و متاع دنیا را به عنوان یك واقعیت و بر اساس گرایش طبیعى انسان معرفى مى نماید. و براى رهانیدن انسان از این علاقه مندى تلاش مى نماید. و راه رهیدن این وابستگى بریدن از دنیا و انفاق عنوان مى نماید و به لحاظ شدت این وابستگى رهیدن از این خطر را آن چنان با اهمیت مى داند كه جهاد با مال را در كنار جهاد با جان عنوان مى نماید: جاهدوا باموالكم و انفسكم.هدیه كردن مال در راه خدا همانند هدیه كردن جان در راه خداست.
قرآن افزون بر رهنمود، الگوهایى نیز براى تأثیر گذارى بیشتر ارائه مى دهد. و زندگى برگزیدگان را در جلو دیدگان انسانها ترسیم مى نماید. آنان كه از انفاق در راه خدا از هیچ تلاشى فروگذار نكردند. آنان كه از بهترین امكانات خود در سختترین شرایط در راه خدا گذشتند و در رفتار آنها نه تنها انفاق بلكه فراتر از انفاق ایثار جلوه گر است. با بررسى چند نمونه از رفتار امام همام از خرمن فضایلش خوشه بر مى چینیم.
الف:فرزندان على و فاطمه (حسن و حسین) بیمار شدند.به آنها پیشنهاد شد براى بهبودى فرزندانشان نذر كنند.على علیه السلام و فاطمه علیها السلام و فضه در درگاه خدا نذر كردند هنگامى كه بر فرزندانشان آفیت حاصل شد،سه روز روزه بگیرند.
خداى سبحان نعمت سلامتى را نصیب آنان كرد. اینك آنان باید به نذر خود وفا كنند، لیكن چیزى در خانه على یافت نمى شود. على سه پیمانه جو براى فراهم آوردن نان قرض مى كند. سه روز روزه شروع مى شود. یك پیمانه آن روز اول آرد و فاطمه علیها السلام چند گرده نان براى افطار روز اول تهیه مى كند. هنگام افطار كه فرا مى رسد مسكینى در خانه را مى كوبد همه نانها را به وى داده با آب خالص افطار مىكنند!
روز دوم نیز همانند روز اول بخشى دیگر آرد را براى تهیه افطارى نان تهیه مىكنند،و هنگام افطار كه فرا مىرسد یتیمى در خانه را مى زند. همانند روز اول همه نانها را به یتیم داده با آب خالص افطار مى نمایند. و براى روز سوم آماده مىشوند روزه بگیرند. در هنگام افطار روز سوم كه همانند روزهاى پیش چند گرده نان تهیه مىشود، ناگهان اسیرى در خانه على مى آید. و همانند شبهاى پیش گرده نانها نصیب وى مى شود. افطار هر سه روز روزه با آب خالص سپرى مىشود!
رخسار اهل بیت از گرسنگى رنجور شده است. رسول الله صلى الله علیه و آله وارد خانه على و فاطمه شده،رخسار رنجور آنان را مشاهده مىكند سبب م ىپرسد فاطمه براى پدر توضیح مى دهد. آنگاه ایثار على و فاطمه تجلى مى نماید و غذاى بهشتى نصیب خانواده عترت مى گردد. خداى سبحان ستایش از ایثار آنها بخشى از آیات سوره انسان را نازل مى نماید :
یوفون بالنذر و یخافون یوما كان شره مستطیرا و یطعمون الطعام على حبه مسكینا و یتیما و اسیرا . «به نذر خود وفا مى كنند و از شر و عذاب فراگیر روز قیامت در هراسند. طعام را با این كه خود نیاز دارند و محبوب آنهاست در راه خدا به مسكین و یتیم و اسیر اطعام مىنمایند» .
ب: انفاق مال در راه خدا در صورتى تأثیر گذار است و باعث تزكیه نفس مى شود و انسان را از وابستگى نجات مى دهد كه:
اولا انسان در انفاق خویش اخلاص داشته باشد ریا نكند، براى بدست آوردن خوشنودى خدا انفاق كند. دیگر این كه از بهترین و پاكترین اموال شخصى خود انفاق كند.
انفاق چیزهایى كه به كار انسان نمى خورد یا افزون بر نیازهاى انسان است كه در تمام این موارد محبوب انسان هم نخواهد بود،سازندگى و تأثیر مطلوب را نخواهد داشت : و انفقوا من طیبات ما كسبتم . «از پاكترین و پاكیزهترین اموال خود انفاق كنید.»
على علیه السلام دو ركعت از نماز ظهرش را بجا آورده است. نیازمندى به وى خطاب نموده از او طلب كمك مى كند.على انگشتر قیمتى كه هزار دینارارزش داشت و انگشتر مخصوص پادشاه حبشه بوده و از جانب نجاشى به رسول الله صلى الله علیه و آله هدیه شده بود و رسول الله صلى الله علیه و آله هم آن را به على هدیه نموده بود، از انگشت خویش بیرون آورده و در حال نماز به نیازمند مى دهد.
زندگى ساده على (علیه السلام)
على در خانه گلین در مقابل كاخ سبز شام قد علم مى كند. على با سفره گرده نان و نمكش در برابر سفره هاى رنگین شام ارزش مى آفریند و على با دو جامه خشن و كفش وصله دارش كه آن قدر به آن وصله زد كه «خاصف النعل» لقب گرفت، در برابر لباسهاى رنگارنگ فاخر و تقلیدى از روم كه مقامهاى شام به آن مبتلا بودند ارزش پدیدار مى سازد. زندگى شخصى على(ع) سراسر فریاد علیه كاخ نشینان دنیا و ستم پیشگانى كه جز ارضاى غرایز خویش به چیز دیگر نمى اندیشند، مى باشد.
على(ع) همانند بردگان غذا مى خورد و مى نشست. وى دو جامع خرید، غلام خود را مخیر كرد بهترین آن دو را برگزیند. آجر و خشتى براى تهیه مسكن خویش روى هم ننهاد. به مردم نان گندم و گوشت مى خوراند و خود نان جو و نمك تناول مى نمود. لباسهاى خشن و ساده مىپوشید . (1)
در دوران پنج سال حكومت حتى یك وجب زمین براى خود اختصاص نداد: و لا حزت من ارضها شبرا (2) و این درحالى است كه حكومتداران در این فرصتها قطایا و ذخایر فراوان به خود اختصاص مى دهند! على خود را در سطح مردم عمومى و بلكه ضعیفترین مردم جامعه قرار مىداد:
أقنع من نفسى بان یقال هذا امیر المؤمنین ولا أشاركهم فى مكاره الدهر او اكون اسوة لهم فى جشوبة العیش. «چگونه من راضى مى شوم كه به من بگویند امیرمؤمنان است و با مؤمنان و مردم شریك دشوارىهاى آنان نباشم و یا الگوى در تنگناهاى زندگى آنان نباشم!»
ان امامكم قد اكتفى من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه. «امام و راهبر شما از دنیایش به دو جامه كهنه و دو گرده نان اكتفا نموده است».
این كه على در این سخن خود را امام و زندگى ساده خود را معرفى مى نماید، به خاطر این است كه رهبر و امام باید این گونه باشد. و امام براى الگوگیرى دیگران گوشزد مىنماید.
على انبان بدوش شبانه به در خانه یتیمان مراجعه مى نمود، زندگى آنان را تأمین نموده و با آنان هم سخن مى شد. كدام رهبرى در كجاى دنیا این ارزشها را آفریده است ؟! این زندگى فردى است كه صرف نظر از این كه بیت المال مسلمانان در اختیار وى است از اموال شخصى خویش هزار بنده آزاد كرد و شكمهاى فروانى را سیر؛ و برهنگان فراوان را پوشاند.
صرفه جویى در بیت المال كارگزاران خویش را از اسراف و تبذیر باز مى داشت و آنان را به صرفه جویى و صحیح مصرف نمودن بیت المال فرا مىخواند:
أدقوا اقلامكم و قاربوا بین سطوركم…و ایاكم و الاكثار، فان اموال المسلمین لا تحتمل الاضرار. (3) «نوك قلمها را باریك و فاصله سطرها را كم كنید، و از زیاده روى در هزینه نمودن بیت المال بپرهیزید، زیرا كه اموال مسلمانان نباید محتمل ضرر شود».
على در رفتار خویش آن مقدار مراقب است كه در طول زندگى بویژه در دوران حكومت دارى اش كوچكترین ستم از جانب وى بر كسى متوجه نشد. ستم بر بندگان خدا تلخترین رنج و شرمندگى در پیشگاه خدا و رسول براى على مى باشد:
و الله لان أبیت على حسك السعدان مسهدا او اجر فى الاغلال مصفدا احب الى من ان الق الله و رسوله یوم القیمة ظالما لبعض العباد. (4) «اگر على را بر روى تیغهاى تیز سعدان كه خواب را برباید، و یا به غل زنجیر در بندند، بهتر و شیرترین از آن است كه خدا و پیامبرش را در حالتى ملاقات كنم كه بر بندگان خدا ستم نموده باشم».
اینها نمونه هاى شفاف از دیدگاهها و رفتار على علیه السلام در ابعاد گوناگون استقرار عدالت اجتماعى مى باشد، كه البته اگر شمارش همه موارد كه در دسترس است هدف باشد، به لحاظ این كه موارد بسیار فراوان است، نوشتار مستقل را مى طلبد.لیكن براى افراد فرهیخته اى كه در تلاش هستند از زندگى امام همام الگو بگیرند همین موارد رهنمود هستند.
نظرات کاربران (بدون نظر)
ثبت و ارسال نظر