مدتی بود از خدا می خواستم عنایتی کنه و به من توان مالی بده تا خیرات و باقیات صالحات بیشتری برای آخرتم پیش بفرستم . حساسیتم هم روی ایتام بود با خودم گفتم مبلغ خیرات ماهانه ام رو تقسیم می کنم تا به جاهای بیشتری کمک کنم.و چون خیریه های زیادی رو نمیشناختم از اینترنت کمک گرفتم. همینطور که داشتم جستجو می کردم به موسسه خیریه امام هادی ع برخوردم و داخل صفحاتش چشمم به کتاب روز حسین ع افتاد که بصورت خیریه فروش می رسید و با مبلغ  ان  کتابهای  جدید چاپ  می شد و همچنین تبلیغی برای  تکفل و حمایت از ایتام بود.

باز چون خودم خیلی به مطالعه کتاب علاقمندم مراحلش رو رفتم و سفارش یک جلد از کتاب رو دادم تا اول خودم مطالعه کنم و آشنا بشم.

گفتم:یا میشه یا نمیشه پیش خودم گفتم عیب نداره 5 هزار تومن که چیزی نیست. مهم نیت منه که برای رضای خدا بوده. یکی دو روز گذشت خبری نشد با شماره همراهی که تو سایت گذاشته بودن تماس گرفتم صدایی از اون طرف خط با کمال خوشرویی عذر خواهی کرد که در اسرع وقت براتون می فرستیم و فردای اون روز کتاب به دستم رسید. کتاب رو مطالعه کردم و بسیار منقلب شدم تصمیم گرفتم تا کتاب رو به بچه های مکتب الکوثر که فرزندم عضو اونجا بود هم معرفی کنم و سفارش تعداد بگیرم اونها هم خیلی خوب استقبال کردن و 70 جلد کتاب به دستشون رسید.

یه شب که خواهرم به منزلمون اومده بود کتاب رو بهش نشون دادم و گفتم:میتونه تو جلسات قرآنی که میره یا به دوستاش معرفی کنه که اگه می خوان فقط تعداد بگن تا براشون تهیه کنم و اونها هم بعنوان هدیه به  دیگران بدهند. فکر می کردم که خواهرم  بهونه بیاره و قبول نکنه. اما اون کتاب رو برد و چند روز بعد با من تماس گرفت که این کتاب رو چه جوری تهیه کردی سفارش 20 تا برای من بده.

اون کار هم با مساعدت آقای محقق انجام شد و کتابها به دستشون رسید. دوباره چند روز بعد خواهرم با اشتیاق فراوان تماس گرفت که  تو جلسه ای که بودم هنوز کتاب رو از تو کیفم درنیاوردم که استاد چنان ذوق کرده که نتونسته ادامه صحبت بده و به سرفه افتاده با زحمت زیاد بالاخره تونسته بگه که من خیلی دنبال این کتاب بودم اینو از کجا آوردی. خلاصه خانم های دیگه هم که تایید استاد رو شنیدن همه با هم سفارش 50 جلد  از اون کتاب رو دادن .  حالا این کتاب  به هر خانه ای که میره چنان ولوله و شوقی به پا میشه که بی اختیار هر کسی رو جذب خودش می کنه و به دنبال اون کار بسیار پسندیده تکفل و سرپرستی ایتام  . کوتاه سخن کنم که خواهرم پاداش عمل حسینیش رو گرفت و همه با هم خانوادگی به پابوس آقا امام حسین ع مشرف شدند. میدونم که اینها همه جز عنایت آقامون امام حسین ع دل شکسته حضرت زینب س و اشک دیده حضرت رقیه س و البته لطف الهی نبوده. که اگر این سنت پسندیده حالا به هر بهانه ای گاهی با بهانه خرید یک کتاب 5000 تومانی و گاه به بهانه خرید یک شاخه گل توجامعه محمدی ما تو جامعه شیعه پرور ما سنت بشه دیگه چه اشک یتیمی و چه نگاه منتظری … که رحمت و مهربانی و لبخند خدا رو میشه از پشت لبخند این فرشته های کوچولو حس کرد و بازتابش رو  با  نفسهامون نفس بکشیم …

اللهم ارزقنا توفیق الطاعه.

موسسه مهر امام هادی:

باتشکر از این دوست عزیز .خیرین دیگر نیز می توانند  دیدگاهها و خاطرات خودشان را برای ایمیل موسسه ارسال کنند تا در سایت الصاق و انشالله برای همگان قابل استفاده باشد.

 

 

به اشتراک بگذارید