بهاءالدين محمدبن حسين عاملى معروف به شيخ بهايى (1030- 953 ه ق)؛ از عالمان بزرگ شيعى در سده دهم و يازدهم هجرى كه در عرصه هاى گوناگون علمى، سياسى و هنرى شهرت قابل توجهي دارد.
ولادت و تحصيل
بهاءالدين محمدبن حسين بن عبدالصمد عاملى در سال 953 (ه ق) در بعلبك در منطقه اى كه امروزه با نام لبنان شناخته مى شود، چشم به جهان گشود. (1) زادگاه او همواره يكى از مراكز مهم مذهب تشيع بوده و دانشمندان شيعى بسيارى از اين ناحيه برخاسته اند. خاندان بهايى يكى از خانواده هاى معروف جبل عامل در اين عصر بوده اند. (2) علماى اين منطقه در بنياد نهادن تشيع در ايران و استوار كردن آن بويژه از قرن هفتم به بعد تلاش بسيار كرده اند. بهايى دوران كودكى و نوجوانى خود را در محل تولدش به سر آورد. وى در سال مهاجرت پدرش به ايران (966 ه ق) سيزده سال داشت. در سالهاى اوليه مهاجرت، (به دليل عدم آشنايى با زبان فارسى) در فراگيرى علم و دانش همچنان از محضر پدر خويش بهره مى جست، اما با انتقال خانواده او از اصفهان به قزوين (كه به دعوت شاه طهماسب صفوى، و تعيين پدرش به منصب شيخ الاسلامى پايتخت صورت گرفت) دنياى جديدى از علم و سياست در برابر شيخ بهايى گشوده شد، زيرا قزوين در آن روزگار مركز علم و دانش، و نيز محل اقامت شخصيتهاى بزرگ علمى و سياسى در ايران بود. اين سفر فرصتى بود براى شيخ بهايى براى دستيابى به رشد علمى و نيز آشنايى با فعاليتهاى سياسى و اجتماعى كه آينده او را رقم زد.
استادان
شيخ بهايى رحمه الله در شهر قزوين از محضر اساتيد بسيارى در علوم مختلف كسب فيض كرده و در فنون گوناگون تجربه اندوخت. وى به خاطر نبوغ ذاتى و استعداد كم نظيرى كه در فراگيرى علوم داشت از اوان جوانى دستبه نگارش در موضوعات دينى زد. نام برخى از اساتيد شيخ بهايى از اين قرار است: 1. شيخ حسين بن عبدالصمد پدر شيخ بهايى كه در علوم نقلى (فقه و اصول، تفسير، حديث و ادبيات عرب) استاد فرزند خود بوده است. 2. عبدالله بن شهاب الدين حسين يزدى، معروف به ملاعبدالله يزدى، كه علم منطق و كلام و معانى و بيان و ادبيات عرب را به او آموخته است. 3. حكيم عمادالدين محمود، طبيب ويژه شاه طهماسب و مشهورترين پزشك ايران در عصر بهايى كه استاد او در طب بوده است. 4. مولانا افضل قاينى، استاد شيخ بهايى در رياضيات، كلام و فلسفه بوده است.
(3) شاگردان
شيخ بهايى شاگردان زيادى را پرورش داده است. گروهى از دانشوران نامى قرن يازدهم نزد وى درس خوانده اند. يكى از محققان معاصر 33 تن از شاگردان او را نام برده است كه در اينجا به مشهورترين آنها اشاره مىكنيم: 1. ملامحمدمحسن بن مرتضى بن محمود فيض كاشانى، متوفى 1091 ق. 2. سيدميرزا رفيع الدين محمدبن حيدر حسينى طباطبايى نائينى، متوفى 1099 ق. 3. ملامحمدتقى بن مقصود على مجلسى، معروف به مجلسى اول، متوفى 1070 ق. 4. صدرالدين محمدبن ابراهيم شيرازى، معروف به ملاصدرا، حكيم مشهور قرن يازدهم، متوفى 1050 ق. 5. ملامحمدباقربن محمد مؤمن خراسانى سبزوارى، معروف به محقق سبزوارى، شيخ الاسلام اصفهان، متوفى 1090 ق. (4) در باره ديدگاههاى علمى شيخ بهايى، مسلم اين است كه از نظر فقهى مسلك اصولى داشته. تاليف زبدةالاصول در عصر گسترش اخبارىگرى مؤيد اين مطلب است. آثار عرفانى او از قبيل مثنوى ها، و تعبيرات وى در كشكول و غير آن است.
آثار و تاليفات
بهاءالدين عاملى در زمينه هاى مختلف علوم اسلامى آثار گرانقدر و ماندگارى را بر جاى نهاده است. وى در علومى كه در آن زمان مرسوم بود، بويژه در اخبار و احاديث، تفسير، اصول فقه و رياضيات داراى تاليفات بسيار است. تاليفات شيخ بهايى بر اساس پژوهش يكى از محققان، بالغ بر 95 كتاب و رساله است. (6) برخى از نويسندگان، آثار او را 120 عنوان ذكر كرده اند. (7) نگاشته هاى شيخ از زمان تاليف مورد توجه دانشمندان بوده و بر كتابهاى معروف او شرح يا حاشيه نوشته اند. بعضى از اين كتابها مدتهاى طولانى در ايران جزء كتابهاى درسى بوده است. (8) برخي از مهمترين آثار وي عبارتند از:
1. جامع عباسى
شاخصترين اثر فقهى شيخ بهايى، جامع عباسى است. تاليف جامع عباسى به زبان فارسى، ابتكارى نو در نگارش متون فقهى براى استفاده عامه مردم به حساب مى آيد، تا آنجا كه برخى از صاحب نظران از آن به عنوان اولين دوره فقه فارسى غير استدلالى كه به صورت رساله عمليه نوشته شده استياد مى كنند. (9) اين اثر بنابر درخواست شاه عباس اول و با هدف پاسخگويى به سؤالها و نيازهاى شرعى عموم مردم نگارش يافت. به گزارش تاريخ عالم آراى عباسى شيخ در پايان عمر (1025) مشغول تاليف آن بود و در سال 1032 (دو سال بعد از درگذشت شيخ) نظام الدين بن حسين ساوجى يكى از شاگردان او، آن را به پايان برده است. (10) اين كتاب از يك مقدمه و بيست باب (از طهارت تا ديات) تشكيل شده است.
2. الزبدة فى الاصول
مهمترين اثر اصولى شيخ بهايى كتاب زبدة الاصول است. تاريخ نگارش آن يعنى سال 1018 ق و به قولى در سال 1005 ق، حكايت از اهميت آن دارد، زيرا اوايل قرن يازدهم، عصر سيطره اخباريان در حوزه فقه و اصول شيعى بوده است. (11)
3. اربعين
تاليف اربعين از سوى محدثان و عالمان شيعى بر اساس حديث معروفى است كه از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده است. (12) شيخ بهايى نيز به پيروى از اين سنت معمول، به تاليف اربعين حديث پرداخت، با اين امتياز كه شرح كافى و جامع در باره حاديث ياد شده دارد و در مجموع، از بهترين و معروفترين اربعينها مى باشد. اين اثر بعد از مثنوى سوانح حجاز، تنها اثرى است كه شيخ در آن به مباحث سياسى پرداخته است. مؤلف در شرح حديث پانزدهم (كه در باره حرمت اعانت ظالمان و گرايش قلبى به آنها وارد شده است) به تفصيل ديدگاههاى خود را مطرح كرده است. شيخ در باره اين موضوع به طور صريح و شفاف سخن گفته است، از اين رو مى توان ديدگاه و عقيده باطنى او در مورد رفتار با حاكم جور، و نيز علل و عوامل همكارى علما با شاهان صفوى را به دست آورد. همچنين وى در اين اثر به بحث از امر به معروف و نهى از منكر، شرايط و مراحل آن پرداخته است.
4. مثنوى سوانح الحجاز
مثنوى سوانح الحجاز يا مثنوى سوانح سفر حجاز كه به مثنوى «نان و حلوا» معروف است از آثار بسيار مشهور شيخ بهايى است. شيخ اين مثنوى را در راه مكه در بهترين حالات عرفانى خود، در زمانى كه فارغ از تعلقات و شئون ظاهرى و مادى بوده سروده است. مثنوى نان و حلوا آميختهاى از مواعظ، طنز، حكايت، تمثيل و لطايف عرفانى و معارف برين بشرى است. روانى و دلنشينى اين اشعار از جمله ويژگى هاى آن است. تحليلى كه شيخ بهايى از مثنوى نان و حلوا ارايه مى دهد، ترسيم و تبيين رياكارى، تلبيس و غرور به مال و منال و عنوان و منصب دنيايى است.
5. كشكول
اين كتاب تجلى نبوغ ادبى بهاءالدين عاملى است. در اين اثر به صورت پراكنده اشاراتى به مباحث سياسى شده است، از قبيل ضرورت حكومت، جايگاه حاكم در جامعه، و نيز برخى از ويژگى هاى مثبت پادشاهان. از ديگر آثار معروف شيخ بهايى مى توان به كتب زير اشاره كرد: المخلاة؛ خلاصة الحساب؛ فوائد الصمديه؛ حدائق الصالحين؛ العروة الوثقى؛ اسرار البلاغة؛ مفتاح الفلاح؛ الحبل المتين فى احكام الدين؛ رساله «تحريم ذبائح اهل كتاب»؛ عين الحيات. (13)
وفات
شيخ بهايى پس از هفتاد و هشت سال تلاش علمى و عملى، در سال «1030 ه ق» در اصفهان در گذشت و طبق وصيت وى در روضه رضوى به خاك سپرده شد. (14) به نقل ديگر سال وفات شيخ در سال «1031 ه ق» بوده است. ليكن تاريخ اول مورد تصريح و تاييد مؤلف عالم آراى عباسى، شاگرد او مولى محمدتقى مجلسى، صاحب وقايع السنين (15) و استاد نفيسى مى باشد. (16)
پىنوشتها:
1) الهجرة العاملية، ص 153.
2) احوال و اشعار شيخ بهايى، صص 10- 9.
3) الهجرة العاملية، ص 153؛ كليات شيخ بهايى، مقدمه كتاب.
4) احوال و اشعار فارسى شيخ بهايى، صص 90- 86.
5) احوال و اشعار فارسى شيخ بهايى، ص 50.
6) احوال و اشعار فارسى شيخ بهايى، ص 171.
7) اربعين شيخ بهايى، ص 44.
8) احوال و اشعار فارسى شيخ بهايى، صص 92- 91.
9) سيمايى از شيخ بهايى در آيينه آثار، ص 53.
10) همان، صص 63- 62.
11) سيمايى از شيخ بهايى در آيينه آثار، صص 87- 86.
12) متن حديث چنين است: «من حفظ على امتى اربعين حديثا مما يحتاجون اليه فى امر دينهم بعثه الله عزوجل يوم القيامة فقيها عالما»، اربعين، ص 33.
13) سيمايى از شيخ بهايى در آيينه آثار، محمد قصرى، انتشارات قدس رضوى، 13744 ش؛ احوال و اشعار فارسى شيخ بهايى، سعيد نفيسى؛ مقدمه «كليات شيخ بهايى» غلامحسين جواهرى، انتشارات كتابفروشى محمودى؛ مقدمه «العروة الوثقى»، اكبر ايرانى قمى، انتشارات دارالقرآن الكريم؛ 1412 ق.
14) روضاتالجنات، ج 7، ص 59.
15) وقايع السنين، ص 504.
16) احوال و اشعار شيخ بهايى، صص 82- 811.
نظرات کاربران (بدون نظر)
ثبت و ارسال نظر