1. مردم داری: طفلي را نزد ايشان براي نامگذاري و دعا آوردند. حضرت در دامن گذاشت و طفل در بغل حضرت ادرار کرد. اطرافيان ناراحت شدند, پيامبر فرمود: باتندي و خشونت از ادرار کودک جلوگيري نکنيد طفل را آزاد بگذاريد. هنگامي که اسم گذاري و دعا تمام شد کودک را به اهلش تحويل داد بدون کوچک ترين ناراحتي. بعد از رفتن مهمانان از خانه لباسش را تطهير کرد .

 

2. خیر خواهی  حتی برای دشمنانعده ي از منافقين و جهال جراحتي بر سر و صورت پيامبر خدا وارد کرده بودند به طوري که از شهر خارج شده بود. حضرت خديجه سراغش رفت دلجويي کرد و سر و صورت حضرت را پاک کرد. بعضي از اصحاب پيشنهاد کردند تا حضرت آن ها را نفرين کند ايشان دست ها را به سوي آسمان بلند کرد عرضه داشت: «اللهم اهد قومي فأنهم لايعلمون». خدايا اين قوم را هدايت کن که آن ها جاهل اند.

3. ساده زيستي: شخصي حضور رسول خدا(ص) وارد شد و با او به صحبت کردن شروع کرد. در حالي که مقداري استرس داشت و دست و پا گم کرده حرف مي زد. رسول خاتم فرمود: اي مرد راحت باش من فرزند کسي هستم که خوراکش قديد (گوشت خشک شده) بوده.

4. پيامبر رحمت و رأفت: پيامبر مکرم نه تنها با دوستان و اصحاب خويش بلکه با مخالفين و دشمنان نيز در مواردي با مهرباني رفتار مي کرد. چنانچه نقل مي کردند روزي مرد اعرابي آمد و رداي مبارکش را با زور کشيد به حدي که به گردن حضرت جاي کشيدن ردا ماند. گفت از مال خدا به من بده. حضرت از روي لطف نگاه کرد و خنديد و فرمود به او عطايي دادم .

5. شعار در مقابل مشرکين: کفار و مشرکين قريش بدترين آزار ها و شکنجه هاي روحي و جسمي را در مدت 23 سال پس از بعثت نسبت به آن حضرت روا داشتند. گاهي سنگباران مي کردند, گاهي خاک بر سرش مي ريختند, گاهي در حال نماز کثافات شکمبه بر سرش مي ريختند و زماني در شعب ابي طالب آن حضرت را به مدت سه سال در محاصره ي شديد اقتصادي قرار دادند. در حالي که تاريخ اقرار دارد آن حضرت پس از فتح مکه عفو عمومي اعلان کرد. برعکس نظر بعضي يارانش که مي گفتند امروز روز انتقام گيري از آن ها است. حضرت اعلان داشتند اليوم يوم المرحمه که حتي کساني مثل ابوسفيان که سالها در پي قتل حضرت بود مورد عفو و مرحمت و رأفت اسلامي قرار گرفت. و جا دارد کساني که برچسب خشونت را به پيامبر مکرم اسلام(ص) مي زدند و دين اسلام را بي منطق معرفي مي کنند و کمي به خود زحمت بدهند و آسايش طلبي و عياشي را کنار بگذارند و قرآن کتاب اسلامي مسلمين و معجزه ي جاويد رسول خدا و نيز تاريخ اصيل و دست نخورده ي اسلام به خصوص زندگي پر افتخار آن حضرت را با دقت مورد مطالعه قرار دهند و آن وقت بدون غرض و مرض و پيشداوري و با ذهن شفاف جانب عدل و انصاف و منطق را رعايت نموده در مورد پيامبر اعظم(ص) و نيز دين مقدس اسلام قضاوت کنند.

6. تواضع و فروتني: اين صفت از خصوصيّت نيک و برجسته ي اسلامي و انساني است که در وجود پيامبر مکرم اسلام به عالي ترين مرتبه محقق بود. چنانچه نقل کرده اند که رسول خدا لباس خويش را وصله مي نمود و کفش خود را پينه مي کرد و خود با غلامان و فقراء غذا مي خورد و شير گوسفندان را مي دوشيد و بر زمين خاکي مي نشست و بر الاغ بدون پالان سوار مي شد. به کودکان سلام مي کرد و خود نيازهاي زندگي را از بازار تهيه مي کرد و حمل مي نمود. پيامبر با هرکس که برخورد مي کرد اول سلام مي کرد. چه آن شخص فقير بود يا ثروتمند. کوچک بود يا بزرگ و براي احترام به ديگران يارانش را با کنيه صدا مي زد و هيچگاه دوست نداشت که کسي در مقابل او بلند شود. و حضرت به جاي آن ها بنشيند بلکه در هر جاي مجلس که جاي خالي بود مي نشست .

7. رفع حاجت از نيازمندان: رسول خدا توجه خاصي به نيازمندان داشت. هرچه از آن حضرت مي خواستند عطا مي کرد و تا مي توانست نيازمندي آنان را تأمين مي کرد. فلذا از امام صادق(ع) روايت شده: کسي از رسول خدا چيزي نمي‌خواست مگر اينکه آن حضرت مي بخشيد. چنانچه زني فرزندش را نزد حضرت فرستاد که از او چيزي بخواه و اگر گفت چيزي ندارم بگو پيراهنت را بده. حضرت که در آن موقع چيزي نداشت پيراهنش را درآورد جلو آن فرزند گذاشت. رسول خدا چنان براي رفع نياز حاجتمندان همت مي گماشت که اگر مشغول نماز بود و کسي پهلويش مي نشست نمازش را کوتاه و زود تمام مي‌کرد و سؤال مي کرد آيا حاجتي داري تا آن را برآورده کنم؟

8. تقسيم کارهاي خانه: وقتي از ايشان خواسته شد ميان حضرت علي(ع) و دخترش فاطمه زهرا(س) کارهاي مربوط به زندگي خانه را تقسيم کند ايشان کارهاي داخل منزل را به دخترش فاطمه(س) و کارهاي بيرون خانه را به اميرالمؤمنين(ع) واگذار نمود و در حديثي فرموده: «وظيفه ي زن نسبت به شوهرش آن است که چراغ خانه اش را روشن کند و غذاي نيکو و شايسته تهيه نمايد» . در روايتي آمده زني خدمت رسول خدا عرض کرد خدمت کردن زن در خانه ي شوهرش چه فضيلتي دارد؟ آقا رسول الله فرمود: «در مقابل هرکاري که براي اداره ي امور منزل انجام مي دهد خدا نظر لطف به او مي فرمايد و هر کس مورد لطف خدا قرار بگيرد معذب نخواهد شد». اسماء دختر يزيد انصاري به نمايندگي از جانب زنان مسلمان مدينه مأمور شد نزد رسول خدا رفته و گلايه ي آنان را ابلاغ کند و جوابش را بياورد. رسول خدا در جوابش فرمود: «زن اگر خوب خانه داري و شوهرداري کند و نگذارد محيط پاک خانه با غبار کدورت آلوده شود اجر و پاداش و فضيلت و توفيقش معادل است با همه ي آن کارها که مردان در بيرون انجام مي دهند و فرمود هر زني که بدون اجازه ي شوهر از منزل خارج شود همه ي فرشتگان آسمان و تمام چيزهايي که برآن ها عبور مي کند او را لعن مي کنند تا زماني که به منزل برگردد» .

9. برخورد ملايم پيامبر(ص): يکي از شيوهاي بسيار مؤثر تبليغ عملي رسول الله(ص) نرم خويي و رفتار ملايم او در مقابل مخالفان و جذب آنان به سوي مکتب اسلام بود. که شاهد اين ادعا کتب و سيره و تاريخ فراوان هست که تعداد کثيري از کفار و مشرکين سرسخت با يک برخورد ملايم رسول الله(ص) تحت تأثير جاذبه ي اخلاقي ايشان قرار گرفته و اسلام اختيار مي کردند. مثلاً مرد يهودي که از رسول خدا(ص) چند دينار طلب داشت روزي تقاضا کرد تا طلبش را بدهد. پيامبر فرمود اکنون پول ندارم. مرد يهودي گفت من از شما جدا نمي شوم تا طلبم را بدهي. حضرت فرمود من با تو مي نشينم و در تاريخ دارد تا زماني نشست که نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا و نماز صبح را همان جا خواند. عده اي از ياران پيامبر مرد يهودي را تهديد کردند. حضرت فرمود اين چه کاري هست که مي کنيد. عرض کردند يا رسول الله چگونه يک مرد يهودي شما را بازداشت کند. حضرت فرمود خداوند مرا مبعوث نکرده تا با کساني که معاهده ي مذهبي با من ندارند يا غير آن ها ستم کنم. در اين هنگام مرد يهودي گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انّ محمّد رسول الله» آن يهودي نيمي از ثروت خود را در اختيار رسول خدا گذاشت وعرض کرد. يا رسول الله به خدا سوگند کاري که کردم نسبت به شما از روي جسارت يا گستاخي نبود. بلکه مي خواستم که ببينم اوصافي که در تورات درباره ي پيامبران آخرين آمده با شما مطابقت مي کند يا خير؟ من در تورات خوانده ام که محمد بن عبدالله در شهر مکه متولد مي شود و به مدينه هجرت مي کند. او تندخو و بداخلاق نيست و اکنون به يگانگي خدا و پيامبري شما ايمان آورده ام و تمام ثروت من در اختيار شما قرار دارد. هر طوري که خداوند دستور مي دهد درباره ي آن عمل کنيد .

10. امانت داري رسول خاتم(ص): يکي ديگر از معيارهاي والايي که در شيوه ي تبليغي عملي رسول خدا(ص) از ارزش و جايگاه خاصي برخوردار بود امانت‌داري ايشان است که حتي دشمنان به اين صفت برجسته ي او اقرار داشتند چنانچه قبل از آنکه حضرت در مقام نبوت برسد او را به نام محمد امين مي‌شناختند و اموال‌هاي خودشان را نزد او وديعه مي گذاشتند مثلاً در روز خيبر چوپاني که براي يهوديان گله داري مي کرد متوجه شد يهوديان با رسول خدا جنگ دارند. نزد ايشان آمده عرض کرد يا رسول الله مردم را به چه چيز فرا مي خواني؟ حضرت فرمود: «تو را به اسلام مي خوانم و اين که گواه دهي خدايي جز الله نيست و من رسول خدايم و اين که جز خدا را نپرستي». وي سؤال کرد اگر ايمان آورم و گواهي دهم چه چيز نصيب من مي شود. حضرت فرمود اگر به همين عقيده بميري بهشت نصيب تو مي گردد. او در همان جلسه بر اثر گفتار دل نشين و سخنان روح پرور حضرت ايمان آورد و گفت: اين گوسفندان در دست من امانت است اکنون که رابطه ي من با يهوديان قطع شده وظيفه ام چيست؟ رسول خدا(ص) با کمال صراحت فرمودند در آيين ما اگر امانت خيانت شود از بزرگترين گناهان است و به او امر کرد گوسفندان را به صاحبانش برگرداند. آن مرد چوپان دستور حضرت رسول خدا را اطاعت کرد و بلافاصله در همان جنگ خيبر عليه کفار به جهاد پرداخت و در راه اسلام به شهادت رسيد .

11. عيادت از مريضان: يکي از شيوه هاي جذاب و اثر گذار رسول خدا(ص) که حتي در قلوب مخالفان تأثير گذاشته بود و شيوه ي خاص تبليغي عملي آن حضرت به حساب مي رفت عيادت از مريضان بود. چنانچه انس بن مالک نقل مي کند: که رسول خدا(ص) غلام خدمتکار يهودي داشت. پس از مدتي اين غلام مريض شد. پيامبر به عيادت او رفت و پس از عيادت فرمود: آيا گواهي مي دهي که خدايي جز خداي يکتا نيست و من رسول خدايم. غلام که به چهره ي پدرش نگاه مي کرد پدرش گفت آنچه را که محمد مي گويد بگو. او پذيرفت و شهادتين را به زبان جاري کرد و از دنيا رفت. پيامبر به اصحابش دستورداد بر جنازه ي برادرتان نماز بگذاريد و او را به خاک بسپاريد .

12. وفاي به عهد رسول خاتم(ص): يکي از سرمايه ي مهم اجتماعي و هم بستگي جامعه وفاي به عهد است. هنگامي که به سيره ي تبليغي عملي رسول خدا توجه مي کنيم مي بينيم اين صفت برجسته در تمام دوران زندگي ايشان ساري و جاري و مورد توجه بوده: امام صادق(ع) نقل کرده روزي رسول خدا(ص) با مردي در صخره اي قرار گذاشته بود تا آن مرد بيايد در حالي که آن مکان بسيار گرم و آفتابي بود که رسول خدا رنج مي برد. اصحاب عرض کردند يا رسول الله چه مي شود زير سايه اي بروي و منتظر بماني. ايشان فرمودند وعده گاه ما اينجا است. اينجا مي مانم تا بيايد که اگر نيايد خلاف وعده از طرف او باشد .

13. مردمي بودن پيامبر اعظم(ص): يکي ديگر از خصلت هاي مهم که در شيوه ي تبليغي عملي پيامبر اعظم(ص) مشهود است و از آن جايي که ايشان به عنوان الگوي کامل و تمام عيار و هميشگي براي بشر معرفي شده و هدف او دلگرم کردن مردم و تشويق آن ها است. بايد مثل ساير انسان ها زندگي کرده و از هرگونه تعيين و تشخص که موجب فاصله گرفتن مخالفان از او گردد خودداري مي کرد و در واقع تمام رفتارهاي يک مبلغ ديني به گونه اي باشد که مردم او را از خود دانسته و در نتيجه او را اسوه ي حيات معنوي خويش قرار بدهند چنانچه خداوند در قرآن کريم از رسولش مي خواهد: و مي فرمايد: «قُل انَّما انا بشر مثلکم» يعني بگو همانا من مثل شما بشر هستم . در احاديث فراوان آمده که رسول خدا همه نوع غذا را تناول مي کردند و هرچه خدا برايش حلال کرده بود مي خورد. هيچگاه خود را از انسان هاي مستضعف جدا نمي کرد و از معاشرت با آنان اکراه نداشت و در مسابقات شتر سواري شرکت مي کرد. چنانچه با عده اي از افراد مسافرت رفتند و به دستور حضرت گوسفندي ذبح شد و هر کدام وظيفه اي برعهده گرفتند. رسول خدا فرمود: جمع آوري هيزم براي پخت غذا وظيفه ي من باشد. اصحاب و ياران اظهار ناراحتي کردند و اعتراض کردند! اما رسول خدا فرمود: خداوند بنده ي مميز و جدا از ديگران را دوست ندارد.

به اشتراک بگذارید