روزهای سخت برای مادری تنها
16 خرداداین قصه ی مادر رنجدیده است که وقتی وارد خونشون شدم، کفش های شسته شده کنار دیوار و دود زیادی که در فضای کوچک خانه پیچیده شده بود، توجه مرا به خود جلب کرد.خانم نوری قصه ی ما، همسر خودشو بر اثر سکته قلبی از دست داده و همراه مادر پیر و دو فرزند خود
سخنی کوتاه از هادی محقق در مورد جشن دانشگاه علوم پزشکی قم
17 بهمنروز چهارشنبه با تعدادی از ایتام برای یه جشن کوچک به دانشگاه علوم پزشکی قم رفتیم. دو تا موضوع نظرمو جلب کرد:1-نیاز بچه ها به محبت: جوری دستمو می گرفتن انگار دست باباشونو گرفتن. 2-برگشتنی دست یکی از بچه ها بادکنک بود. یه راننده ماشین سوزوکی گفت: بچه ی من بادکنک می خواد. فوراً با