سخنی کوتاه از هادی محقق در مورد جشن دانشگاه علوم پزشکی قم
17 بهمنروز چهارشنبه با تعدادی از ایتام برای یه جشن کوچک به دانشگاه علوم پزشکی قم رفتیم. دو تا موضوع نظرمو جلب کرد:1-نیاز بچه ها به محبت: جوری دستمو می گرفتن انگار دست باباشونو گرفتن. 2-برگشتنی دست یکی از بچه ها بادکنک بود. یه راننده ماشین سوزوکی گفت: بچه ی من بادکنک می خواد. فوراً با
تلنگر(ساده از کنار این مطلب نگذریم)
01 بهمنتلنگری به زندگی خود، اینکه چکار می کنیم؟به کجا می رویم؟ زندگی کوتاه تر از آن است که به فکر یکدیگر نباشیم…و محبت کردن را به فردا بسپاریم…ناگهان خیلی زود دیر می شود…. بی قید و شرط عشق بورزیمبی دلیل ببخشیمو از همه مهمتربی توقع به انسان ها محبت کنیم در این روزهای سخت حواسمان